به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

موقع عصبانی‍‍ت حواستون باشه با کی و چجوری دارین حرف میزنید همه چی حل میشه و حالتون خوب میشه اما یِ حرفایی یِ لحنایی هیچوقت از دلِ طرفِ مقابل پاک نمیشه...
 
آخرین ویرایش:
ما داریم «عاشقانه هایِ رفاقتیمون» رو تحمل میکنیم
تا «عاشقانه هایِ عاشقی» گند نزنه به تموم را*بطه مون
فقط عزیزترینِ دلم
گاهی بیشتر بگو دوستت دارم رفیق !
و دستامو محکم تر بگیر ...
بذار خیالم راحت باشه
عاشقانه هایِ رفاقتیمون تا همیشه ادامه داره
 
آخرین ویرایش:
از آن زمان که تو را پیدا کردم
در تو گمشده ام
گمشده ای که هرگز که در آرزوی پیدا شدن نیست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بی‌ دلیل می‌خندم !
و تمام شهر فهمیده اند
که گفته ای دوستت دارم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دلتنگی تو روزمره من است
مراقبت از تو شغل من است
خوشحال کردن تو وظیفه من است
و دوست داشتن تو زندگی من!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چشای تو
صدای تو
ھوای تو
شده زندگیم
نگام کن، صدام کن
بزار همیشگی شه دلبستگیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گاهی با هم هستیم و دست در دست هم و گاهی دور از هم
شاید دستانم را نداشته باشی
اما خیالت راحت! قلبم برای همیشه مال تو خواهد بود …
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هربار کـِ نِگاتـ میکنمـ به انتخابمـ مُطمئِن‌تر میشَمــ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پاک ترین هوای دنیا
همان لحظه ای است
که دل های مان هوای هم را می کند …
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
زمانی که عاشق هستی نمی توانی بخوابی
زیرا سرانجام زمانی رسیده که بیداری از رویاهایت شیرین تر است
و تو بیداری شیرین تر از رویاهای من هستی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
می دانی ک هنوز
“دوستت دارم”
عاشقانه ترین هدیه ای ست
که برای تو دارم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
صدها سال صبر می کنم
فقط اگر بدانم تو در انتهای همه این سال ها منتظرم ایستاده ای
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو اولین و آخرین چیزی هستی که هر روز به یادش هستم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در همه دنیا قلبی مانند قلب من برای تو نیست
در همه دنیا عشقی مانند تو برای من نیست
اگر چیزی از عشق می دانم دلیلش تو هستی …
دوستت دارم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دوستت دارم!
نه به خاطر کسی که هستی
به خاطر کسی که در کنار تو بودن می شوم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاش می توانستم زمان را به عقب برگردانم تا تو را زودتر پیدا می کردم و مدت بیشتری عاشقت بودم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تا عطر تنت اینجاست
نبضم به تو وابسته‌ است
با بوی نفس‌ هایت
جانانه شدن با من
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آغشته به سم عشق، درد ندارد
فقط چشمانت را که باز کنی
کسی شبیه مرا دوست خواهی داشت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو تنها می‌ توانی
آخرین درمانِ من باشی
و بی‌ شک دیگران
بیهوده می‌ جویند تسکینم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بعد از گرفتن دست‌ هایت
تمام دنیا را لم*س خواهم کرد
تا عشق به همه سرایت کند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 0) دیدن جزئیات

عقب
بالا