○ کاش هیچوقت فلان رمان رو نمی‌خوندم ... ○

رمان گندم...اینقدر مضخرف بود که تا آخر نخوندم و همون اول ولش کردم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رمان بی گناه
در آغو*ش تنهایی
اگه حالیت بود
رفت اما این پایان نیس
عاشق یک روانی
ابجی های دوقلو شر و شیطون
ایناااا خیلیییییییییییییییییی مضخرف بودنن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اولین رمانی که خوندم خدایی خیلی غمگین بود منم بچه اصن تحمل غم رو.نداشتم رمان افسون گری از جنس غم خیلی ذهنم رو درگیر کرد و خیلی اشک هامو حروم کرد خیلی گریه کردم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من تا حالا از خوندن رمانی پشیمون نبودم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
از خوندن هیچ رمانی پشیمون نیستم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
فک کنم اسمش خداحافظ رفیق بود.
رمانی کاملا تخیلی و شدیدا غم انگیز.?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یکی رمان بر خاک احساس قدم می گذارم خوندمش تازه اون موقع اولین رمانی بود که خوندم و پایانش گرچه خوب تموم شد اما اون ذهنیتی که واسه خواننده درست کرده بود نابود کرد و از رمان و نویسنده اش متنفر شدم و یکی هم تصادف شیرین بود که انقدر کوتاه و مضخرف بود که اصلا نمی فهمیدم این دوتا کی عاشق هم شدن کی ازدواج کردن اصلا یه رمان خنده دار بود انقدر که مضخرف بود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
از خوندن رمان «جنون جن عشق» خیلی پشیمونم چون واقعا مسخره بود و اصلا شبیه یه رمان نبود خیلی مزخرف بود خییییلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
"رمان وانیا ملکه خواب ها‌"
راستش اون‌جوری که باید خواننده رو جذب کنه، نکرد.

"هورزاد ملکه آتش جلد ۳"
پایانش خیلی ناراحت کننده بود : (
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین