همگانی [ حرفتو با ی تیکه آهنگ بهش بزن ]

کشتیِ من به گِل نشست
نا خدایِ خوبی نداشت
تنِ شکستمو ندید
منو رو موج تنها گذاشت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نیستی دارم خودمو سرگرمِ بیخود میکنم باز
بلکه روزام سپری شع :")
آفتابی بود آسمون
رفتیو بعد تو دیگه من دوص دارم خاکستری شه :")
من واقعا ترسیدم
چون تهش دیدم
چه راحت... میشه نبود :")
تنها شی ، هیچ کس نیست.
هر کی گفت هست، نیست؛ همه تَش میرن دیر و زود...!
قوی
قوی
قوی
قوی
قوی
بودم ولی تو اوم شبی
ک گفتی بام بهم زدی...
دلت اومد؟ ؛)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من باهات قهرم ولی بی تو انگار با همه عالم غریبم
من باهات قهرم با اینکه هرشبو با گریه از خوابم پریدم
با همه قهرم اصلا این دو رو ور آدم ندیدم
هرچقدر حال دادم دادن فریبم:")
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
- ترسم اینه که رویِ تنت جایِ نگاهم بمونه
یا رویِ تیشه‌یِ چشات غبارِ آهم بمونه
تو پاک و ساده‌ای مثلِ خواب حتی با بوسه میشکَنی
شکلِ همه آرزوهام، تجسمِ خوابِ منی ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
با من تبانی کن
همدست شو، همدست
با این که بین ما راه های دوری هست
وقتشه قلبت با حرفات یکی باشه
با من یکی شو تا این قصه زیبا شه...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شبیه کسی که به غم تکیه داده
دلم بیقراره ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حیف تو
حیف عشق ما
شدی دوست‌داشتنی‌ترین اشتبام...♡
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
- آدمِ دلشکسته، بس که دلت شکسته
خودت نِمیبینی ولی غم تو نگات نشسته ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Sad
واکنش‌ها[ی پسندها]: هیوم
چرا ترکت کنم بذار یه معتاد باشم
 
آخرین ویرایش:
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها]: هیوم
عقب
بالا پایین