من می آیم
دَر اِمتدادِ تیره یِ شب
با دستهایِ خالی.
دار و نَدارَم،
یک خیال است؛
دشتی دارد و آسمانی و آیینه ای،
وَ بی زمان است.
دَر اِمتدادِ تیره یِ شب
با دستهایِ خالی.
دار و نَدارَم،
یک خیال است؛
دشتی دارد و آسمانی و آیینه ای،
وَ بی زمان است.
آخرین ویرایش توسط مدیر: