نَـبــض

پرسید: منطقی هستی یا احساسی؟ سرم را بالا گرفتم. آب دهانم را قورت دادم. گلویم را صاف کردم و با غرور عجیبی گفتم: احساسی.
همین شد که خداحافظی کرد و مثل تمام آدم های گمراهی که دیده بودم، چمدان مشکلاتش را در دست گرفت و به دنبال یک آدم منطقی رفت، تا بتواند برای هر سوال دو دو تایی که در زندگی آینده اش می پرسد، یک جواب منطقی داشته باشد.
هرگز نفهمید که در تمام طول تاریخ، هیچ وقت منطق آدم ها، کار بزرگی به اندازه ی ایثار، انجام نداده. حتی قوی ترین منطق ها هم ایثار نکرده، جان خودشان را برای کسی به خطر نیانداخته.
نفهمید که هیچ مادری با منطق اش شبها را تا صبح، برای کودکش بیدار نمانده. هیچ پرستاری با منطق اش به جایی نرسیده. هیچ آتش نشانی با تفکرش، آتش را ب*غل نکرده. هیچ سربازی با استدلال، به استقبال مرگ نرفته و هیچ نویسنده و شاعر و آهنگسازی، با منطق اش کاری از پیش نبرده.
راهش را گرفت و رفت و هرگز نفهمید که هیچ احساسی تا به حال دروغ نگفته، حساب کتاب نکرده، آدم نکشته، سر نبریده، مسخره نکرده.
راهش را گرفت و رفت و نفهمید که حتی عاشقانه های محکم، اگر رنگ و بوی منطق به خود بگیرند، هیچ تر از هیچ می شوند.
راهش را گرفت و رفت و هرگز معنی حرفم را نفهمید. نفهمید که منطق همیشه، ده بر صفر، به احساس می بازد.

?پرهام جعفری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بعضے شب ها ؛
آدم دلش میخواهد
بیخیالِ قضاوت ها و اشتباهاتش باشد ، نه به گذشته اش فکر کند ، نه آینده !
بے هیچ فکر و مشغله اے در خلوتے دنج و شبانه دراز بکشد ، با ذهنے آرام و بي دغدغه .
نه حسرتے داشته باشد براے خوردن ،
نه بُغضے براے گریستن ،
و نه دلے براے تنگ شدن .
بعضے شب ها ؛
آدم دلش مے خواهد بخوابد !


?نرگس صرافیان طوفان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته ای؛ تحویل دهی...
خواه با فرزندی خوب...
خواه با باغچه ای سرسبز...
خواه با اندکی بهبود شرایط اجتماعی...
و اینکه بدانی...
حتی فقط یک نفر با بودن تو ساده تر نفس کشیده است.
این یعنی تو موفق شده ای!


?#گابریل‌گارسیامارکز
 
آخرین ویرایش:
از اونایی که وانمود میکنن دوستتون دارن و بیشتر ادای دوست داشتن رو با حرفاشون و رفتارشون‌ درمیارند دوری کنید . اونا همونایی‌اند که فکر نمی‌کنی روزی بخوان‌ بهت صدمه بزنن ولی میزنن‌.
دوست داشتن اونی که میفهمتت و بدون هیچ توضیحی لحظه به لحظه احوالت رو یا حالت چشماتو بلده رو باور کن . اونا از خودت بیشتر بلدنت ، اونا کسایی اند که هرکاری میکنن تا تو موج توی چشمات نیوفته .
"دوست داشتن رو نه بین واژه‌ها که گفته میشه بلکه میشه از بین رفتار‌ آدما شنید "


?زهرا صباغچی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اگر دوزخ را به من ببخشند هرگز هیچ عاشق را نسوزانم از بهر آنکه عشق، خود او را صد بار سوخته است.


?؟؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یک چیزی هست به اسم نفس !
تا تو میگویی دوستت دارم بند می آید..


?معصومه قنبری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‏«قربانت بروم که به قدر تمام درخت‌های دنیا دوستت دارم. چرا که فقط تو و درخت‌ها ارزش دوست داشتن دارید. چرا که سبز می‌شوید. هر سال سبز می‌شوید و تازه می‌شوید و سایه دارید و پر از پرنده هستید و نفستان عطر روان است و ریشه‌هایتان در خاک، که جز خاک حقیقی وجود ندارد.»



?فروغ فرخزاد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
- همین‌طوری که هست دوستش داری؟
+حتی همین‌طوری که «نیست» هم دوستش دارم.


?مصطفی موسوی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالاتر از دوستت دارم چيست؟!
همان من تو را..


?ميثم قجر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به قولِ "حسینِ منزوی"
همه یک سو و تو یک سو ..
چه بگویَم دیگَر؟!


?حسین منزوی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رنگ صدای تو را دوست دارم...
رنگ صدای تو سپید است...
سپیدِ مایل به عشق
با رگه هایی از آفتاب و باران...
حرف بزن !
من به ملودی خوش آب و رنگِ
صدای تو
دل بسته ام !


?سوسن درفش
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کوچکترین لبخندِ تو مرا از همه‌ی بدبختی‌ها نجات می‌دهد...

?شاملو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دوستم داشته باش
جوری که دیگر آرزویی در دلم باقی نماند...


?حمید رها
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
صدام كن!
يه طوري كه انگار بعدش می خوای بگی دوستم داری...


?؟؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‌تو در من زنده‌ای
من در تو
ما هرگز نمی‌ميريم...


?هوشنگ ابتهاج
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دوستم داشته باش
جوری که دیگر آرزویی در دلم باقی نماند...


?حمید رها
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
می‌دونی مهلا ؟ همیشه اونایی که میگن هیچوقت عاشق نمی‌شیم از بقیه سخت‌تر عاشق می‌شن . انگار یه اتفاقی قراره رویِ اونارو کم کنه . می‌خواد بگه آدم‌ها از عشق بدشون نمیاد، فقط باید وقتش برسه .


?مرتضی عبدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
"چرا نباید صریح بگویم که دوست داشته شدن از سوی کسی که دوستش می‌داری آن حس و حالتی است که در واژۀ عام و عادی خوشبختی نمی‌گنجد."

?؟؟؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نگاهم كه ميكُنی، با خودم می‌گويم:
حرفهايَم كو؟!

???

بِخوان مرا و
مخوان جز مَرا، که می‌میرم...

???

او نميدانست،
اما تمامِ من بود...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
با دویست و چند تکه استخوان دوستت دارم و
چند سال باید بگذرد تا استخوان های آدم،
همه چیز را فراموش کنند؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین