متن | انجمن کافه نویسندگان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

شوخی ساده ی

باد و درخت

نعش برگ بر شانه های اب

روان می شود

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وقتي يه بار از مخاطب خاصت ضربه مي خوري درست مثل اين مي مونه که با ماشين بهت زده و داغونت کرده ولي وقتي مي بخشيش درست مثل اين مي مونه که بهش فرصت دادي تا دنده عقب بگيره و دوباره از روت رد بشه تا مطمئن بشه چيزي ازت نموند​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:



تنها راه جبران يک اشتباه تکرار دوباره همون اشتباهه…
بعضي موقع ها تو مسير برگشت خيلي چيزها رو ميبينم که وقت رفتن نديده بوديم…



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:



مکه برای شما، فکه برای من!
بالی نمی خواهم، این پوتین های کهنه هم می توانند مرا به آسمان ببرند….
شهید آوینی



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:



دیروز از هر چه بود گذشتیم و امروز از هر چه بودیم!!!
آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز!!!
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود!!!
جبهه بوی ایمان می‌داد و اینجا ایمانمان بو میدهد!!!
الهی:
نصیرمان باش تا بصیر گردیم!!!
بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم!!!
و آزادمان کن تا اسیر نگردیم.!!!

شهید شوشتری

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
نه به دستی ظرفی را چرک می کنند
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به شمعی قانعند
و اندکی سکوت…
حسین پناهی​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بخاطر میخی، نعلی افتاد
بخاطر نعلی، اسبی افتاد
بخاطر اسبی، سواری افتاد
بخاطر سواری، جنگی شکست خورد
بخاطر شکستی، کشوری نابود شد
و همه بخاطر کسی بود که میخ را محکم نکوبیده بود​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:



خدايا كمكم كن اونقد بزرگ شم كه دنيا ديگه جامو نداشته باشه …



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:



چه احساس لذت بخشيه ببيني حتي اگه همين الانم عزراييل بياد سراغت آماده آماده ايي شاد و شنگول بري استقبالش !!



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:



اکثر مردم گوش میدهند
نه برای فهمیدن ٬ بلکه گوش میدهند برای جواب دادن …



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین