متن | انجمن کافه نویسندگان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
آگاه باشيد، همانا زبان پاره اي از وجود انسان است، اگر آمادگي نباشد سخن نمي گويد، و به هنگام آمادگي، گفتار او را مهلت نمي دهد، همانا ما اميران سخن مي باشيم، درخت سخن در ما ريشه دوانده، و شاخه هاي آن بر ما سايه افكنده است.
بدانيد كه همانا شما در روزگاري هستيد كه گوينده حق اندك، و زبان از راستگويي عاجز، و حق طلبان بي ارزشند، مردم گرفتار گناه، و به سازشكاري هم داستانند، جوانشان بداخلاق، و پيرانشان گناهكار، و عالمشان دورو، و نزديكشان سودجويند، نه خردسالانشان بزرگان را حرمت مي نهند و نه توانگرانشان دست مستمندان را مي گيرند​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رای اصیل بودن کافی است دروغ نگویی، آغاز اصالت خوب همین است که نخواهی چیزی باشی که نیستی.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سلامتی خودم که خیلی خوبم
ولی همه فکر می کنند خوبی از خودشونه​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:



درسی از جامعه شناسی:
اگر کسی به سرعت عصبانی میشود، حتی برای مسائل کوچک و پیش پا افتاده، این بدان معناست که او عاشق شده است

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

یه روز یه پیرمردی کنار خیابون ایستاده بود
یه کاغذی به سینه اش بود که روش نوشته بود من نابینا هستم
کلاهی هم جلوش بود که 3سکه داخلش بود
روزنامه نگاری اون رو دید و کاغذ روی سینه اش را برداشت
روی کاغذ دیگری چیزی نوشت و به گردن پیرمرد انداخت
فردای اون روز کلاه پیرمرد جای سکه انداختن نداشت و از سکه پر شده بود
(روی کاغذ نوشته بود: امروز یک روز زیبای بهار است. ولی من آن را نمی بینم)



قدیم بوی ایمان میدادیم الان ایمانمان بو میدهد!!
قدیم دنبال گمنامی بودیم الان مواظبیم ناممان گم نشود!!
قدیم پشت خاکریز سنگر می گرفتیم الان پشت میز!!
قدیم رو در اتاق می نوشتیم فرماندهی از آن حسین است الان مینویسیم با وضعیت مرتب و با هماهنگی وارد شوید!!
((شهید شوشتری))



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
توانایی مهمه ولی نیت از توانایی مهمتره. عنکبوت باشش دست وپا برای شکار مگس تار میتنه. وکرم ابریشم به ظاهربی دست وپابرای پروانه شدن وپرواز. ولی نتیجه کار رو ببین که کدوم بی ارزشه ؟؟؟ وکدوم با ارزش؟؟؟​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
با خودتان که خوب تا نکنيد، روزگار شما را تا ميکند، مي کند توي پاکت و مي اندازد توي صندوق پستي؛ به يک مقصد نامعلوم​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:



امروز صبح که از خواب بیدار شدم از خودم پرسیدم:زندگی چه میگوید؟…
جواب را در اتاقم پیدا کردم…
پنکه گفت:خونسرد باش … سقف گفت:اهداف بلند داشته باش … پنجره گفت:دنیا را بنگر … ساعت گفت: هرثانیه با ارزش باش … آینه گفت:قبل از هرکاری،به بازتاب بیندیش …تقویم گفت: به روز باش… در گفت:در راه هدفهایت سختی ها را هل بده و کنار بزن… و زمین گفت:با فروتنی نیایش !!!



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یاد گرفته ام
بگریم بی دغدغه
بخندم بی بهانه
برقصم بی ترانه
برنجم بی گلایه
و نظاره کنم آنچه نیستم
و نبینم آنچه هستم​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

یـآدش بــخیـر
یـــک روز بــود کـه دلِ سنگـم
بـآ دیدنِ اسمـــَش رویِ گــوشی می لرزید . . .



 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین