متن | انجمن کافه نویسندگان

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بهاری داری از وی برخور امروز
که هر فصلی نخواهد بود نوروز
گلی کو را نبوید آدمی‌زاد
چو هنگام خزان آید برد باد​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رخی چون تازه گل‌های دلاویز
گلاب از شرم آن گل‌ها عرق‌ریز​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سخن تا نپرسند ل*ب بسته دار
گهر نشکنی تیشه آهسته‌دار
نپرسیده هر کو سخن یاد کرد
همه گفته خویش را باد کرد​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به هنگام سختی مشو ناامید
کز ابر سیه بارد آب سپید
در چاره‌‌سازی به خود در مبند
که بسیار تلخی بود سودمند​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عشق تو ز دل نهادنی نیست
وین راز به کس گشادنی نیست​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
منم عاشق مرا غم سازگار است
تو معشوقی تو را با غم چکار است
مرا گر نیست دیدار تو روزی
تو باقی باش در عالم فروزی​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خدا از عابدان آن را گزیند
که در راه خدا خود را نبیند​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چنان زی کزان زیستن سالیان
تو را سود و کس را نباشد زیان​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عیب کسان منگر و احسان خویش
دیده فرو کن به گریبان خویش
آینه روزی که بگیری به دست
خود شکن آن روز مشو خودپرست​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
هست کلید در گنج حکیم​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین