[[[دلا دیوانه شو، دیوانگی هم عالمی دارد.]]]]

گاهی دوست داشتن در کنار تمام زیبایی ها آزار دهنده اس...
ترس از دست دادن...
حسادت...
اذیت بشی از اینکه کسی حتی اسمش رو بیاره.
و اونقدر اینها شدت بگیره که دلت بخواد خودت همه چیز رو رها کنی و بری بلکه از تمام این تنش ها خلاص بشی.
ترس می تونه نابود کننده باشه...
به همین راحتی.
 
آخرین ویرایش:
آنچه که از همه چیز و همه کس بِه
"تو"

✍️گیسو_نویس
 
آخرین ویرایش:
از ادعا بدم میاد...متنفرم ازش! آدمایی هستن که نه خوبن نه باهوش نه زرنگ اما میگن همه بدن همه نامسلمونن و همه احمقن و سادن ما می‌فهمیم فقط!
از آدمای فضول متنفرم و به ویژه ادمایی که نقظه ضعفت رو میارن جلوت نقطه قوتت رو خفه می‌کنن. حالا اگر با چنین ادمی زندگی کنی که واویلا.....
و چقدر بد که جلوی هدفت و آیندت سد بندازن و مجبورت کنن راهی که می‌خوان رو بری نه اونی که می‌خوای
چقدر بد که مقایسه بشی
چقدر بد که بگن نمی‌تونی
چقدر بد که انقدر حرص بخوری و در اخر ادم بده تو باشی
چقدر بد که یکی دیگه بی ادبی کنه و تو بی ادب بشی
اونا تحمل ندارن یکی عین خودشون رو ببین پس اگر اینه بشی برخوردشون بدتر میهش
حالا که خودشون نمی تونن خودشون رو تحمل کنن
از ما چه توقع
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین فریاد... .
 
آخرین ویرایش:
زندگی عجیبه!
از کودکی رقابت،جنگیدن را آموختیم.
اما نیاموختیم چگونه بجنگیم،چطوری رقابت کنیم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بعضی اوقات باید خود را دیوانه جلوه داد تا متوجه نشویم چگونه به این مرحله رسیدم.
دیوانگی و بی‌آزاری بخشی از وجود ماست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
...تو همیشه با منی...
...سایه به سایه...
...قدم به قدم...
و مثل گوشواره به گوش بادبادکهایم
وقتی که هستی تا آخر فصل زمستان بدون چتر در باران می روم
و بی رنگی روزهایم را با مداد رنگی های یاد تو رنگ می زنم
شعرا میگویند:
"هر تار موی تو به اندازه یک قصیده است"
طفلکی شانه شب کور شد بسکه در شب سفر کرد...
...وقتی که نیستی...
انگار در زمستان چترم را در باران گم کرده ام
وقتی که نیستی جدول متقاطع تنهاییم را با گریه و اشک و آه پر می کنم...
وقتی که نیستی گریه را بهانه می کنم
وقتی که نیستی برای همیشه چشمانم را با گیاه باران پیوند میزنم...

ف : لیدا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گاهی دلت می خواهد

از دید بعضی آدمها پنهان بمانی

آدمهایی که مدام توی زندگیت سرک می کشند

و با ژست صمیمیت

داشته هایت را می شمارند

احساساتت را خط کشی می کنند

اشتباهاتت را سرزنش می کنند

به چیز هایی که خود ندارند حسادت می کنند

دست می گذارند روی نقطه ضعف هایت و آنها را بزرگ و بزرگتر می کنند

و هر کاری که لازم باشد می کنند

تا تو را کوچک و بی رنگ و کدر نشان دهند

فریب ظاهرشان را نخور

این آدمها ” آینه ” نیستند، ” شیشه خرده ” اند…
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sweet
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین