گاهی اوقات حرفی برای گفتن نداری
یا به دلیل اینکه ناراحتی
یا خنثی
و یا شاید با نگاه کردن به اطرافت این تصمیم رو گرفتی که حرفی نزنی
اما گاهی اوقات این سکوت ها
تلخ
ناراحت کننده
و بوی دلتنگی میدهند!
شاید سکوت ها جز این ها معنای دیگری هم داشته باشند
اما
سکوت برای من
یعنی تمامی این صفات
برایم فرق ندارد که کسی هست یا نه
برایم فرق ندارد که درک شوم یا نه
دیگر چیزی در این دنیا آنقدر ها برایم اهمیت ندارد
دیگر کنجکاو نیستم
تنها نشسته ام تا ببینم زمانه چگونه میگذرد
البته این هم برایم مهم نیست
تنها برای سرگرم کردن خودم کافیست
تا حرف اضافه ای نزنم!