باورت بشود یا نه
روزی میرسد که دلت برای هیچکس به اندازه من
تنگ نخواهد شد
برای نگاه کردنم، خندیدنم و حتی اذیت کردنم
برای تمام لحظاتی که در کنارم داشتی
روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من
خواهی بود
میدانم روزی که نباشم، هیچکس تکرار من نخواهد شد…
عزیزم دنیا بدون شرکت تو از حرکت بازمانده است.
سخت است که زندگی را بی حضور تو هدایت کنم.
با هر نفسی که میکشم دلم برایت تنگ میشود.
دلتنگ که میشوی
چشمهایت را ببند
مثلِ یک عکسِ فوری ؛
فوری ظاهر می شوم
قصههایت در خاطره روزهایی که کنارم بودی حک شدهاند.
اکنون ولی، نیستی و قصه ام به پایان نزدیک میشود.
همسرم! بازگرد و آرامش را بازگردان.
به شدت دلتنگ توام.
همسر محبوبم!
تو تنها دارایی زندگی من هستی که رنگ شادی به دنیایم میپاشی.
نبودنت، هرچند کوتاه، مرا به مرز جنون میرساند.
هر لحظه فقط تو را میخواهم.
دوستت دارم و دلتنگت هستم.
وزن دار نمے گویم
قافیہ هم نمے گذارم
بے پرده و رک مے گویم
دلتنــــــگتم …
چه مضحک است این صبح.
تنها طلوع خورشید را دارد اما تو کنارم نیستی تا این صبح، صبح باشد.
تحمل این دوری از توان من خارج است.
برگرد.
دلتنگت هستم، همسر رویاهای من.