متن دلتنگی| انجمن کافه نویسندگان

از ما که گذشت
به شما اگر رسید
به جای ما
روزی هزار وعده،
دوستش داشته باشید
|بهمن عطایی|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پدرم گاه صدا می‌زندم
شعر سپید
بس که آشفته و رنجور و
به هم ریخته‌ام…
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یا درد و غمی که داده‌ای بازش گیر
یا جان و دلی را که برده‌ای بازم ده …
|رهی معیری|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وقتی دلتنگم بشقاب ها را نمی شکنم
شیشه ها را نمی شکنم
غــرورم را نمی شکنم
دلت را نمی شکنم
در این دلتنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد ، این بغض لعنتی است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
فصل عوض می‌شود
جای آلو را
خرمالو می‌گیرد
جای دلتنگی را
دلتنگی …
|علیرضا روشن|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چه کسی گفته که زمان طلاست؟
من مزه مزه‌اش کردم. زمان عین الکل است…
ثانیه ثانیه می‌سوزاند و می‌رود در عمق وجودت…
مس*ت مس*ت که شدی، چشمانت را باز می‌کنی و می‌بینی
عمرت گذشته و تو ماندی و خماری از دست رفتن یک عمر …
|فروغ فرخزاد|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مرا از یاد برد آخر
ولی من
بجز او عالمی را بردم از یاد …
|فریدون مشیری|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من هنوز
گاهی
یواشکی خواب تو را می‌بینم
یواشکی نگاهت می‌کنم
صدایت می‌کنم
بین خودمان باشد
اما من هنوز
تو را
یواشکی دوست دارم …
|ناظم حکمت|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
زخم‌ها خوب می‌شوند
اما خوب شدن، با مثل روز اول شدن خیلی فرق دارد …
اوریانا فالاچی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من
هر آنجایم که درد آنجاست
زیرا
من
بر هر دانه اشک
مصلوب شده‌ام …
|مایاکوفسکی|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین