درگیری |انجمن کافه نویسندگان

[Vida.]

نیمه های گمشده قرارنیست

ادمایی باشن که از نظر عشقی

باهاشون درگیریم،

گاهی نیمه گمشده

تو بهترین دوستته.

​

 

[Vida.]

اول ببین

واسش مهمی

یا نه بعد فکرتو

درگیرش کن…

​

 

[Vida.]

دیوونه کننده است

که چجوری میتونی روزها و ماهها

بدون دیدن و حرف زدن

با کسی باشی و‌

همچنان از ذهنت عبور کنن.

​

 

[Vida.]

تو از هیچ کجای ذهنم

مدام متولد می شوی و می میری

و من درد بدنیا آمدن و مردنت را

هر روز در کسری از ثانیه

تجربه می کنم

​

 

[Vida.]

مینویسم

که ذهنم خالی شه

ولی دلم

پُر میشه!

​

 

[Vida.]

مادرانی که

از رفتار فرزندانشان خسته شده‌اند،

در می‌یابند که یک سیلی می‌تواند

خیلی سریع‌تر از استدلال،

در ذهن فرزندانشان رسوخ کند.

​

 

[Vida.]

تمام افکار

واقعا بزرگ

از طریق قدم زدن به ذهن

خطور می کنند.

​

 

[Vida.]

نیازی نیست

حتما به دیوانه خانه ای سر بزنیم

تا متوجه ذهن های پریشان شویم؛

سیاره ما

آسایشگاه روانی کهکشان است.

​

 

[Vida.]

دوستانی که ذهن مستقلی دارند

به تو کمک می کنند

که بتوانی مشکلات را

از تمام زوایا ببینی.

​

 

[Vida.]

روشنفکر

کسی است

که ذهن او

مراقب خودش است.

​