درگیری |انجمن کافه نویسندگان

لبخند تو یک حادثه‌ی فوق زمینی است
آشفته نکن گردش افلاک و زمین را
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چنان به موی تو آشفته‌ام و به بوی تو‌ مس*ت
که اصن هر چی تو بگی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تنها دلیل اینکه ٥ صبح میخوابی و ٧ صبح بیدار میشی چی میتونه باشه جز ذهن آشفته...!؟​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شب با سکوت گرفته اش
اگر ناجی زخم ها نباشد
دستی می کشد
بر سر بی کسی هایمان...!
در این آشفته بازارِ بی پناهی...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Vida.

کاربر ویژه
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,734
پسندها
پسندها
1,409
امتیازها
امتیازها
223
سکه
3
پدرم گاه صدا میزندم
شعر سپید..
بس‌ که آشفته و رنجور و بهم ریخته‌ام!​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین