به کافه نویسندگان خوش آمدید

با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با ما باشید

دوست دارم | انجمن کافه نویسندگان

با یاد تو این ستاره ها رنگی بود / این دفتر خاطرات من سنگی بود

از درس کلاس عاشقی سهمم باز / یک زنگ فقط دوری و دلتنگی بود . . .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو تمنای من و یار منو ای جان منی
پس بمان تا که نمانم به تمنای کسی
تو خودت روح و روانی تو آرامش جانی
پس بمان تا که نمانم به تماشای کسی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چه فرقی میکند مهره ی سیاه باشم یا سفید
چشمانت با اولین حرکت ماتم میکند !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من که اصرار ندارم
تو خودت مختاری
یا بمان، یا که نرو
یا نگهت میدارم. ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نامت در خاطر من ، یادت در فکر من و مهرت در قلب من نقش بسته است . . .
محوش نکن.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
می تونی چشماتو برای یک دقیقه ببندی لطفا؟
متشکرم
دیدی چقدر تاریک شد؟
این زندگی من بدون توست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر ، نامه رسان من و توست
گوش کن ، با ل*ب خاموش سخن میگویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
برای دوست داشتن
همیشه دنبال بهانه ام
برفی ببارد
آفتابی بتابد
نم بارانی بزند بر موها و گونه ام
بادی بوزد
شگفتا
نه بهانه ها تمام میشوند
نه دوست داشتنت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گاهی آنقدر دلم هوایت را میکند
شک میکنم به اینکه ، این دل مال من است یا تو . . .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
لایق پرستش است
کسی مثل تو
که در این بی مهری ها
بی چشم داشت محبت میکند . . .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
بالا