دیالوگ دیالوگ های ماندگار جوکر

"توام مثل منی، یه خل و چل. الان بهت نیاز دارن. وقتی بهت احتیاج نداشته باشن مثل یه جذامی طردت می کنن."
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Azaliya
. "تنها راه معقول زندگی تو این دنیا، زندگی بدون قواعده."
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Azaliya
. "همه چیز می سوزه."
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Azaliya
. "وقتی اوضاع خراب میشه همین مردم متمدن حاضرن همدیگه رو بخورن."
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
"با تمام قدرتت هیچ کاری نمی تونی انجام بدی چون چیزی نداری تا باهاش من و تهدید کنی."
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
. "من از چیزای ارزون لذت می برم، مثل دینامیت و باروت. میدونی وجه مشترکشون چیه؟ هردو ارزون اند."
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
"یه همسر زیبا داشتم که بخاطر بدهی نزول خوارها صورتش و خط خطی کردند ولی ما پولی برای عمل جراحی نداشتیم. اون تحملش و نداشت. می خواستم دوباره لبخندش و ببینم، می خواستم کاری کنم تا بدونه من اهمیتی به این زخم ها نمی دم، برای همین به تیغ گذاشتم توی دهنم و این کار و با خودم کردم. می دونی چی شد؟ تحمل صورتم رو نداشت، من و ترک کرد. حالا جنبه خنده دار دنیا رو می بینم و دیگه همیشه لبخند می زنم."
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
"من نمی خوام بکشمت. بدون تو من چکار کنم؟ برگردم سر دزدی از دستفروش های مافیا؟ تو، من و کامل می کنی."
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
"باید قوانین و بشکنی تا به حقیقت پی ببری."
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
"این روزا نمیشه به کسی اعتماد کرد، همه کارها رو آدم خودش باید انجام بده."
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین