K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,985 امتیازها امتیازها 483 سکه 279 1/16/24 #1 از شعر دور شدهام آنقدر دور که حتی دیگر به خاطر نمیآورم روزهای بارانی منتظر آمدن چه کسی بودهام... آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,985 امتیازها امتیازها 483 سکه 279 1/16/24 #2 دست مرا بگیر در من هنوز شعله عشقیست که می تواند گرمی آن بوسه را به خاطرت بیاورد... آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,985 امتیازها امتیازها 483 سکه 279 1/16/24 #3 دریا به دلتنگی ساحل موج و صدف میلخشد تو چه بخشیدی به سکوت این شبها جز حسرت و آه آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,985 امتیازها امتیازها 483 سکه 279 1/16/24 #4 وقتی هوا آلوده دلتنگیست بیا بیا که حضورت شبیه باران است. +) آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
K Kallinu مدیر بازنشسته مدیر بازنشسته نوشتهها نوشتهها 5,152 پسندها پسندها 18,985 امتیازها امتیازها 483 سکه 279 1/16/24 #5 باران برای چه می بارد؟! وقتی همه با خود چتر دارند من برای چه به یادت هستم؟! وقتی تو گفتی: فراموشم کردهای... آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
باران برای چه می بارد؟! وقتی همه با خود چتر دارند من برای چه به یادت هستم؟! وقتی تو گفتی: فراموشم کردهای...
سمانه مدیر تالارتصویر وتالار ادبیات عمومی+گوینده آزمایشی پرسنل مدیریت مدیر رسـمی تالار مدیر آزمایـشی تالار رمانخـور مقامدار آزمایشی پرسنل کافهنـادری خلاقیت پشتکار خیلی خوب پشتکار خوب مدیر رسمی نوشتهها نوشتهها 1,351 پسندها پسندها 4,479 امتیازها امتیازها 328 سکه 1,736 6/7/25 #6 تو را دوست دارم چون بوئیدن غنچه ای در حال باز شدن چون رویایی شیرین بعد از کابوس... تو را دوست دارم چون هر سلامی پس از بدرود... ((محمد شیرین زاده))
تو را دوست دارم چون بوئیدن غنچه ای در حال باز شدن چون رویایی شیرین بعد از کابوس... تو را دوست دارم چون هر سلامی پس از بدرود... ((محمد شیرین زاده))
سمانه مدیر تالارتصویر وتالار ادبیات عمومی+گوینده آزمایشی پرسنل مدیریت مدیر رسـمی تالار مدیر آزمایـشی تالار رمانخـور مقامدار آزمایشی پرسنل کافهنـادری خلاقیت پشتکار خیلی خوب پشتکار خوب مدیر رسمی نوشتهها نوشتهها 1,351 پسندها پسندها 4,479 امتیازها امتیازها 328 سکه 1,736 7/7/25 #7 و این دیوانگی خواست عشق ات بود مرا ببخش که بلند بلند دوستت دارم... ((محمد شیرین زاده))
سمانه مدیر تالارتصویر وتالار ادبیات عمومی+گوینده آزمایشی پرسنل مدیریت مدیر رسـمی تالار مدیر آزمایـشی تالار رمانخـور مقامدار آزمایشی پرسنل کافهنـادری خلاقیت پشتکار خیلی خوب پشتکار خوب مدیر رسمی نوشتهها نوشتهها 1,351 پسندها پسندها 4,479 امتیازها امتیازها 328 سکه 1,736 8/20/25 #8 بگو چکار کنم؟ با انتظاری که به پایان نمی رسد با سکوتی که فریاد نمی شود بگو چکار کنم؟ وقتی شب قلبم را مچاله می کند و صبح چون ملحفه ای سپید رویم را می پوشاند دلم طفل مادر مرده ای که فقط در آغو*ش تو آرام می شود ...
بگو چکار کنم؟ با انتظاری که به پایان نمی رسد با سکوتی که فریاد نمی شود بگو چکار کنم؟ وقتی شب قلبم را مچاله می کند و صبح چون ملحفه ای سپید رویم را می پوشاند دلم طفل مادر مرده ای که فقط در آغو*ش تو آرام می شود ...