بسم تعالى
زیباترین و بهترین متن ها برای تبریک گفتن تولد دوست صمیمی و نزدیک همراه با شعر کوتاه، اس ام اس و پیامک های تبریک تولد دوستانه با جمله های زیبای تولدت مبارک رفیق جان، تولد مبارک دوست عزیز و خوبم
متن تولدت مبارک دوست عزیزم
خیلی خوش شانسم که دوستی مث تو دارم
آرزو می کنم روز تولدت هم مثل خودت خاص باشه و همه آرزوهات برآورده بشه
تولدت مبارک!
***مشاهده فایلپیوست 50670
***
خب نجفی ، امروز یکم اردیبهشته و میگن تولد توعه . میدونی داشتم فکر می کردم مهم نیست که مجازی هستیم یا واقعی ! مهم نیست چاقیم یا لاغر ، قد بلندیم یا کوتاه! قدمون یک و هفتاده یا یک و پنجاه ? یا حتی یه ذره بانمکیم یا بی نمک . هیچکدومش اهمیت نداره ! مهم اینه که دوست داریم فارغ از هر جنسیتی .. و امروز تو این ساعت تولد تو رو جشن می گیریم ، هر چند فرسنگ ها دور .. نجفی گاهی وقتا رفاقت اون آرامشِ کنار هم بودنه . میدونی ، خوب بودنتو نمیشه اندازه گرفت تو خودِ خودِ خوبی ! تو همونی هستی که لبخند روی ل*ب ما نشونده و خاطرت یجور عجیبی دوست داشتنیه ؛ راستش حسین ، تو دلیل حالِ خوب مایی . بودنت دلگرمیه . تا یادم نرفته بگم : ( تولدت مبارک رفیق همیشگی ) #فرشته
***
بساطِ دلبرانهی اردیبهشت پهن شد… تازه به سرآغاز عشق رسیدهایم. التهاب عجیبی میان دلم برپاست، یک احساسِ متفاوت، یک بیقراریِ ناب! انگار قرار است اتفاقات خوبی بیفتد… بادهایِ بهار، پشتِ شیشه میرقصند و گلهای باغچه، بذرِ امید به دلم پاشیدهاند، انگار زمین و زمان، مژدهی روزهای بهتری برایم آورده. در دلم جشن و سروری برپاست... چون تو هستی که ارديبهشت را دل انگیز کردهای و بهار به اعتبار وجود توست که زیباست ... تولدت مبارک #کتایون
***
هوای اردیبهشتگان باستانیان ایران زمین این روزها، طوفانی است چون تو چند روز قبل از آن چشم به دنیا گشودی ای دوست (مدیر کل عزیز +-+) #آتریسا ??نهایت تلاش من بپذیرید دگ
***
یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود یه ناژافی بود
ناژافی با مدیرای گوگولیش توی یه روستای فسقلی توی یه کوچه کاگلی زندگی می کردن
نجفی هر روز صبح زود پا میشد می رفت از چشمه حسین کچل برای مدیراش نت می گرفت و همیشه هم معاونش رو همراهش می برد
یه روز صبح زود که نجف راه افتاده بود بره چشمه معاونش خیلی احساس خمادی کرد و تصمیم گرفت باهاش نره. حتی با وجود جیع جیغای نگار که چادر گل گلیش رو انداخته بود رو کلش و می گفت برن یه لباس خوب به جز رکابی و پیژامه بپوشن و برن چشمه؛ بازم انبساط معاون قالب شد و همراه حسین نرفت
همین که حسین راهشو گرفت تا تنهایی بره چشمه شاعین محکم بر پیشانی خود کوفت و غرید:
ای داد بر ما مدیر شنا بلد نیس دو دیقه بیشتر تنها دووم نمیاره صد در صد غرق میشه.
نایبی کوچک و کیا جوجه و ریحان و ملی هم که اون اطراف بودن سریع فاز انسان دوستانه برداشتن و با داد و قیل و قال به کمک مدیر شتافتند
به محض دیدن مدیر در حال نت گیری خود را به آب و آتش زدند تا کااااملا طبیعی و بدون نیت شیطانی قبلی اونو از غرق شدن نجات بدن و مدیریت کافه بهشون مدال شجاعت بده قافل از اینکه شاعین خیلی زرنگ تر از این حرفاس که بذاره اونا به همین راحتی سر مدیرو زیر اب کنن و قبل از اتمام عملیات شاعین به همراه گروه ارشدین و موجهین انجمن از راه رسیدن و نجف نیمه جان را از چنگال شوم خفگی نجات دادن
شاعین و گیسو خیلی خیلی دلسوز و نگران حسینو از چشمه بیرون کشیدن و بدون توجه به نگار که قاه قاه می خندید از حدیث خواستن برا نجف آب قند بیاره و ممد رو گذاشتن بالا سر گروه شیطانی نجات تا بپاد موقعی که ارشدا حواسشون نیست این اراذل اوباش بساط تولد نجفو بهم نریزن
***
مشاهده فایلپیوست 50672مشاهده فایلپیوست 50673مشاهده فایلپیوست 50674مشاهده فایلپیوست 50675
مشاهده فایلپیوست 50678
<a href="https://uupload.ir/view/ca0_voice_001.m4a/" target="_blank"><img src="http://uupload.ir/css/images/udl6.png" border="0" alt="دانلود فایل با لینک مستقیم" /></a>
Happy birthday my dear friend, may the bright colours paint your life and you be happy
foreverಠ_ಠ
@Hosein
زیباترین و بهترین متن ها برای تبریک گفتن تولد دوست صمیمی و نزدیک همراه با شعر کوتاه، اس ام اس و پیامک های تبریک تولد دوستانه با جمله های زیبای تولدت مبارک رفیق جان، تولد مبارک دوست عزیز و خوبم
متن تولدت مبارک دوست عزیزم
خیلی خوش شانسم که دوستی مث تو دارم
آرزو می کنم روز تولدت هم مثل خودت خاص باشه و همه آرزوهات برآورده بشه
تولدت مبارک!
***مشاهده فایلپیوست 50670
***
خب نجفی ، امروز یکم اردیبهشته و میگن تولد توعه . میدونی داشتم فکر می کردم مهم نیست که مجازی هستیم یا واقعی ! مهم نیست چاقیم یا لاغر ، قد بلندیم یا کوتاه! قدمون یک و هفتاده یا یک و پنجاه ? یا حتی یه ذره بانمکیم یا بی نمک . هیچکدومش اهمیت نداره ! مهم اینه که دوست داریم فارغ از هر جنسیتی .. و امروز تو این ساعت تولد تو رو جشن می گیریم ، هر چند فرسنگ ها دور .. نجفی گاهی وقتا رفاقت اون آرامشِ کنار هم بودنه . میدونی ، خوب بودنتو نمیشه اندازه گرفت تو خودِ خودِ خوبی ! تو همونی هستی که لبخند روی ل*ب ما نشونده و خاطرت یجور عجیبی دوست داشتنیه ؛ راستش حسین ، تو دلیل حالِ خوب مایی . بودنت دلگرمیه . تا یادم نرفته بگم : ( تولدت مبارک رفیق همیشگی ) #فرشته
***
بساطِ دلبرانهی اردیبهشت پهن شد… تازه به سرآغاز عشق رسیدهایم. التهاب عجیبی میان دلم برپاست، یک احساسِ متفاوت، یک بیقراریِ ناب! انگار قرار است اتفاقات خوبی بیفتد… بادهایِ بهار، پشتِ شیشه میرقصند و گلهای باغچه، بذرِ امید به دلم پاشیدهاند، انگار زمین و زمان، مژدهی روزهای بهتری برایم آورده. در دلم جشن و سروری برپاست... چون تو هستی که ارديبهشت را دل انگیز کردهای و بهار به اعتبار وجود توست که زیباست ... تولدت مبارک #کتایون
***
هوای اردیبهشتگان باستانیان ایران زمین این روزها، طوفانی است چون تو چند روز قبل از آن چشم به دنیا گشودی ای دوست (مدیر کل عزیز +-+) #آتریسا ??نهایت تلاش من بپذیرید دگ
***
یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود یه ناژافی بود
ناژافی با مدیرای گوگولیش توی یه روستای فسقلی توی یه کوچه کاگلی زندگی می کردن
نجفی هر روز صبح زود پا میشد می رفت از چشمه حسین کچل برای مدیراش نت می گرفت و همیشه هم معاونش رو همراهش می برد
یه روز صبح زود که نجف راه افتاده بود بره چشمه معاونش خیلی احساس خمادی کرد و تصمیم گرفت باهاش نره. حتی با وجود جیع جیغای نگار که چادر گل گلیش رو انداخته بود رو کلش و می گفت برن یه لباس خوب به جز رکابی و پیژامه بپوشن و برن چشمه؛ بازم انبساط معاون قالب شد و همراه حسین نرفت
همین که حسین راهشو گرفت تا تنهایی بره چشمه شاعین محکم بر پیشانی خود کوفت و غرید:
ای داد بر ما مدیر شنا بلد نیس دو دیقه بیشتر تنها دووم نمیاره صد در صد غرق میشه.
نایبی کوچک و کیا جوجه و ریحان و ملی هم که اون اطراف بودن سریع فاز انسان دوستانه برداشتن و با داد و قیل و قال به کمک مدیر شتافتند
به محض دیدن مدیر در حال نت گیری خود را به آب و آتش زدند تا کااااملا طبیعی و بدون نیت شیطانی قبلی اونو از غرق شدن نجات بدن و مدیریت کافه بهشون مدال شجاعت بده قافل از اینکه شاعین خیلی زرنگ تر از این حرفاس که بذاره اونا به همین راحتی سر مدیرو زیر اب کنن و قبل از اتمام عملیات شاعین به همراه گروه ارشدین و موجهین انجمن از راه رسیدن و نجف نیمه جان را از چنگال شوم خفگی نجات دادن
شاعین و گیسو خیلی خیلی دلسوز و نگران حسینو از چشمه بیرون کشیدن و بدون توجه به نگار که قاه قاه می خندید از حدیث خواستن برا نجف آب قند بیاره و ممد رو گذاشتن بالا سر گروه شیطانی نجات تا بپاد موقعی که ارشدا حواسشون نیست این اراذل اوباش بساط تولد نجفو بهم نریزن
***
مشاهده فایلپیوست 50672مشاهده فایلپیوست 50673مشاهده فایلپیوست 50674مشاهده فایلپیوست 50675
مشاهده فایلپیوست 50678
<a href="https://uupload.ir/view/ca0_voice_001.m4a/" target="_blank"><img src="http://uupload.ir/css/images/udl6.png" border="0" alt="دانلود فایل با لینک مستقیم" /></a>
Happy birthday my dear friend, may the bright colours paint your life and you be happy

@Hosein
آخرین ویرایش: