? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 2,171 پسندها پسندها 2,598 امتیازها امتیازها 273 سکه 15 1/16/24 #1 به نام خالق واج ها می آیم می آیم می آیم با گیسویم : ادامه بوهای زیر خاك با چشمهایم : تجربه های غلیظ تاریكی با بوته ها كه چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار می آیم می آیم می آیم فروغ فرخزاد آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
به نام خالق واج ها می آیم می آیم می آیم با گیسویم : ادامه بوهای زیر خاك با چشمهایم : تجربه های غلیظ تاریكی با بوته ها كه چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار می آیم می آیم می آیم فروغ فرخزاد
? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 2,171 پسندها پسندها 2,598 امتیازها امتیازها 273 سکه 15 1/16/24 #2 دلم گرفته است/ دلم گرفته است به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیدهٔ شب می کشم چراغهای رابطه تاریکند چراغهای رابطه تاریکند کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به مهمانی گنجشکها نخواهد برد پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی ست.-فروغ فرخزاد- آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
دلم گرفته است/ دلم گرفته است به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیدهٔ شب می کشم چراغهای رابطه تاریکند چراغهای رابطه تاریکند کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد کسی مرا به مهمانی گنجشکها نخواهد برد پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی ست.-فروغ فرخزاد-
? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 2,171 پسندها پسندها 2,598 امتیازها امتیازها 273 سکه 15 1/16/24 #3 تابستانِ گرمِ نفسها که از رویای جَگنهای بارانخورده سرمست بود در تپشِ قلبِ عشق میچکید -شاملو- آخرین ویرایش: 1/16/24
? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 2,171 پسندها پسندها 2,598 امتیازها امتیازها 273 سکه 15 1/16/24 #4 در نگاهت همهی مهربانیهاست: قاصدی که زندگی را خبر میدهد. و در سکوتت همهی صداها: فریادی که بودن را تجربه میکند. -شاملو- آخرین ویرایش: 1/16/24
در نگاهت همهی مهربانیهاست: قاصدی که زندگی را خبر میدهد. و در سکوتت همهی صداها: فریادی که بودن را تجربه میکند. -شاملو-
? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 2,171 پسندها پسندها 2,598 امتیازها امتیازها 273 سکه 15 1/16/24 #5 چه کسی می داند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی پیله ات را بگشا تو به اندازه پروانه شدن زیباییسهراب سپهری آخرین ویرایش: 1/16/24
چه کسی می داند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی پیله ات را بگشا تو به اندازه پروانه شدن زیباییسهراب سپهری
? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 2,171 پسندها پسندها 2,598 امتیازها امتیازها 273 سکه 15 1/16/24 #6 من پر از نورم و شن و پر از دار و درخت پرم از راه، از پل، از رود، از موج پرم از سایه برگی در آب چه درونم تنهاستسهراب سپهری آخرین ویرایش: 1/16/24
من پر از نورم و شن و پر از دار و درخت پرم از راه، از پل، از رود، از موج پرم از سایه برگی در آب چه درونم تنهاستسهراب سپهری
? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 2,171 پسندها پسندها 2,598 امتیازها امتیازها 273 سکه 15 1/16/24 #7 درد بی درمان شنیدی؟ حال من یعنی همین! بی تو بودن، درد دارد! می زند من را زمین می زند بی تو مرا، این خاطراتت روز و شب درد پیگیر من است، صعب العلاج یعنی همین! فریدون مشیری آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
درد بی درمان شنیدی؟ حال من یعنی همین! بی تو بودن، درد دارد! می زند من را زمین می زند بی تو مرا، این خاطراتت روز و شب درد پیگیر من است، صعب العلاج یعنی همین! فریدون مشیری
? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 2,171 پسندها پسندها 2,598 امتیازها امتیازها 273 سکه 15 1/16/24 #8 غم عشق تو را نازم ، چنان در سینه رخت افکند؛ که غم های دگر را کرد از این خانه بیرونشفریدون مشیری آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 2,171 پسندها پسندها 2,598 امتیازها امتیازها 273 سکه 15 1/16/24 #9 اولین بار .... اولین دیدار.... یادم هست که چه سرد و بی روح بر بلندای خاطراتم خفته دیدم تورا چون آدمک زنجیر بر دست و پایم از پنجه تقدیر من کی رهایم فریدون فروغی آخرین ویرایش: 1/16/24
اولین بار .... اولین دیدار.... یادم هست که چه سرد و بی روح بر بلندای خاطراتم خفته دیدم تورا چون آدمک زنجیر بر دست و پایم از پنجه تقدیر من کی رهایم فریدون فروغی
? ......! کاربر ویژه کاربر انجمن نوشتهها نوشتهها 2,171 پسندها پسندها 2,598 امتیازها امتیازها 273 سکه 15 1/16/24 #10 زخمه های تو مویه پلنگان برچکاد ماه . خنیاگر خسته! روحت را نیافتی در ازدحام سکوت ؟ می خوانی به تلخی شوکران با شکست یک آه فریدون فروغی آخرین ویرایش توسط مدیر: 1/16/24
زخمه های تو مویه پلنگان برچکاد ماه . خنیاگر خسته! روحت را نیافتی در ازدحام سکوت ؟ می خوانی به تلخی شوکران با شکست یک آه فریدون فروغی