طنز جوک های یه خطی

[SHAHIN]

معلم: فعل کشیدن را صرف کن. شاگرد: کشیدم کشیدی پاره شد!

 

[SHAHIN]

حیف نون سوار مترو می شه، تفنگ در میاره به راننده مترو می گه یالا برو دوبی!

 

[SHAHIN]

به بزه می گن چرا زنگولت صدا نمی کنه؟ می گه گذاشتمش رو ویبره!

 

[SHAHIN]

حیف نون می افته توی چاه، می گه خدا رو شکر تهش سوراخ نبود!

 

[SHAHIN]

دانش آموزی داشت سر کلاس چیزی می خورد، معلم پرسید چی می خوری؟ گفت: نمی خورم! آلو خشک رو گذاشتم توی دهانم تا خیس شه زنگ تفریح بخورم!

 

[SHAHIN]

تومراسم ختم بلندگو می گه: مرحوم وصیت کرده سیاه نپوشین. حیف نون داد میزنه: مرحوم غلط کرده! ما به احترامش می پوشیم!

 

[SHAHIN]

دو باجناق به نام های کافی ونعمت سوار یک خر بودند.
نعمت گفت اگر یک خر دیگر بود، کافی بود.
کافی گفت همین هم که هست نعمت است!

 

[SHAHIN]

اصفهانیه آب معدنی می خره، به زنش می گه حاج خانم آب بریز توش، این خیلی غلیظه!

 

[SHAHIN]

غضنفر ميره كلاس غيرت،نصف شب زنش پاميشه بره توالت ميگه بشين خودم ميرم

 

[SHAHIN]

طرف باباش مى میره, بهش میگن مراسم میگیرى؟ میگه نه میریم مشهد.