نقد رمان دِلبر دِل‌مُردِه | fatima کاربر انجمن کافه نویسندگان

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Elena
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
نقد و بررسی رمان "دلبر دل مرده"

با سلام خدمت نویسنده‌ی عزیزم، فاطمه جان!

از یه ببخشید ساده شروع می‌کنم بااینکه برام هم لینک تاپیک نقد و هم لینک رمان رو فرستاده بودی اما، من دیرتر از بقیه نقدم رو ارائه می‌دم؛ دلیلی داشتم که نتونستم زودتر با تو درمورد رمانت حرف بزنم و زیاد این موضوع رو ادامه نمی‌دم. راستش هنوز تو بهر لبخندی برای خنده‌ات بودم و وقتی این رمان رو هم شروع به خوندن کردم، ناگهان تصویر تبسم در ذهنم نقش بست. دریایی که تو آسایشگاه با خوب و بدش و دوست‌هاش سر می‌کنه و اتفاقات سه سال قبلش...کم کم داستانت داره وارد اصل خودش می‌شه و این‌ها قابل دید هستن. ولی ترکیبی رو داخل این رمانت دیدم؛ فاطمه و قلم رو به رشدش و محتوی‌های آموزنده‌ای که دوست داره همیشه تو متن و عمق نوشته‌هاش قرار بده، این موارد برای من بیشتر ملموس‌تر هستن. شاید این یه نقد حساب نشه، اما هر کسی رمان رو به طریقی می‌‌خونه که خودش و ذهنش باهاش سازگار هست. منم قبل خوندن، با نویسنده‌اش آشنا می‌شم. تو روند نوشته، هیچ مشکلی نیست؛ حتی بااینکه جابجایی زمان پیش میاد، ولی جذابیت خودش رو داره. می‌تونم بگم با شناختی‌ که ازت پیدا کردم، بازم من رو سوپرایز کردی. زیبا بود، زیبا هست، زیباتر هم خواهد شد. بازم عذر می‌خوام که دیر کردم و نقدم اون‌طور هم نقد به شمار نمی‌ره:) ممنونم و بهت با این پشتکارت، خسته نباشید می‌گم عزیز دلم♡
۱۴۰۰/۳/۱۶
فاطمه مقدسی
@TELMATELMA عضو تأیید شده است.
~>تیم کتابخوانی انجمن کافه نویسندگان<~
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سلام فاطمه جان؛
اولین باری که خوندم ذهنم به نویسنده (فاطمه یوسفی)و پارت گذاری تو رفت(فاطیما)؛خلاصه متوجه شدم که تو فاطمه یوسفی هستی.
اما برای نقد رمانت باید بگم که
عالی بود اما یه کجا نوشتی با حالتی زار گفت
به جای این کلمه(زار) می‌تونستی یه کلمه بهتر بذاری.
بعد این هعی می رفت ۳ سال قبل گیج می‌شدم.
تعداد خطوط پارت هات کم بود در بعضی مواقع اما تعداد پارت ها زیاد بود.
فضای رمان خوب بود.
آفرین?
اما اگه میشه بیشتر به چهره بپرداز این را خودم داخل رمانم کم بهش پرداختم اما اگه بیشتر پرداخته بشه تصور بهتری در ذهن خواننده ایجاد میشه.
Ailar
عضو تیم کتابخوانی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سلام فاطمه جان؛
اولین باری که خوندم ذهنم به نویسنده (فاطمه یوسفی)و پارت گذاری تو رفت(فاطیما)؛خلاصه متوجه شدم که تو فاطمه یوسفی هستی.
اما برای نقد رمانت باید بگم که
عالی بود اما یه کجا نوشتی با حالتی زار گفت
به جای این کلمه(زار) می‌تونستی یه کلمه بهتر بذاری.
بعد این هعی می رفت ۳ سال قبل گیج می‌شدم.
تعداد خطوط پارت هات کم بود در بعضی مواقع اما تعداد پارت ها زیاد بود.
فضای رمان خوب بود.
آفرین?
اما اگه میشه بیشتر به چهره بپرداز این را خودم داخل رمانم کم بهش پرداختم اما اگه بیشتر پرداخته بشه تصور بهتری در ذهن خواننده ایجاد میشه.
Ailar
عضو تیم کتابخوانی
سلام. ممنون بابت نقد عزیز?، توصیفات چهره رو من کاملا تو پارت‌ها انجام دادم و الان همه خواننده‌های رمانم تونستن چهره‌ها رو تو ذهنشون تجسم کنن.
درباره فلش بک هم، اگه فلش بک کم باشه یا نباشه اصلا چجور خواننده می‌خواد گذشته دحتری که از تیمارستان سردرآورده و تو کشور دیگه‌ای هست رو بفهمن؟ فلش بک رو تو نقطه‌های اوج گذاشتم تا روند هم خسته کننده و تکراری نشه??
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به نام خدا...
این رمان موضوع نابی داره و نویسنده‌اش هم قلم قوی ای داره.
عنوان و ژانر با متن رمان همخونی خوبی دارن.
هیچ ایرادی از نظر موضوع فضا یا... نداره.
تنها ایرادش چهره پردازیه که زیاد بهش توجه نشده
خلاصه که این همه لفظ قلم اومدم بگم عاشق این رمان با سبک خاص و قلمشم.
موفق باشی S1974. Gif
Asal
@Honey
~> تیم کتابخوانی انجمن کافه نویسندگان<~
 
آخرین ویرایش:
سلامی به زیبایی شکوفه‌های بهاری?(فقط حیف که ما امسال شکوفه ای ندیدیم و بهار هم رو به پایانه?)
خب اولا می‌خواستم بگم که حسابی قلمت راه افتاده فاطمه‌ جونم و نسبت به رمان قبلت پیشرفت های زیادی کردی?
دوما هم اینکه چیزی که من رو شیفته‌ی رمان می‌کنه چیزی نیست جز...
طرز حرف زدن شخصیت اصلی دختر رمان??
شاید باورت نشه ولی انقدر برام جذابه که گاهی دیالوگ‌هاش رو با صدای بلد برای خودم می‌خونم و سعی می‌کنم حالاتی که در اون لحظه داشته رو تجسم کنم و باعث این احساس خود تو و قلم زیباته??
رمان مشکل خاصی نداشت و باید بگم که از نظرم خیلی قشنگ بود و امیدارم همینجوری هم ادامه پیدا کنه??
موفق باشی?

☆تیم کتابخوانی انجمن کافه نویسندگان☆
17/3/1400
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سلام عزیزم
خسته نباشی، رمانت خیلی عالی بود.
من رمان هایی ازجمله رمان هایی که ژانر‌شون غمگین و کمدی و ماجرا‌جویی ،زیاد خوندم . شاید دو یا سه تا رمان عاشقانه خوندمولی رمان تو یه جورایی واسم متفاوت بود.
توی بعضی از رمان ها، به رنگ لباییا حرکات جزئی که در لحظه انجام میدن رو ننوشته بودن ولی تو به رنگ لباس و حرکات جزئی مثل(محکم لباس چروکش را سمت خودم کشیدم) همه این ها توش رعایت شده. تو‌ی طبقه بندی که منظورم همون رعایت بند هست دقت کردی و....
به نظر من که کارت عالی بود . امیدوارم رمان های بیشتری بنویسی. موفق باشی?❤
•°•تیم کتابخوانی انجمن کافه نویسندگان•°•
 
آخرین ویرایش:
سلام جانا، رمانت موضوع جالب و خاصی داره تقریبا میشه گفت ایده‌‌ات خیلی جدیده. نام رمان با ژانر و متن رمان هماهنگی داره اما اگه عنوان کوتاه‌تری رو براش انتخاب می‌کردی خیلی بهتر بود چون باعث میشد خواننده اون رو بهتر توی ذهنش بسپاره. سعی کن دیالوگ‌ها رو پشت سر هم ننویسی و حتما حتما بین هر دیالوگ فضاسازی، توصیف ظاهر و حس آمیزی یادت نره. خیلی روی توصیفات و فضاسازی کار کن و همچنین توصیفات رو لا به لای متن رمان قرار بده تا باعث کلافگی خواننده‌ها نشه.
موفق باشی عزیزم??
•[تیم کتابخوانی انجمن کافه نویسندگان]•
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سلام جانا، رمانت موضوع جالب و خاصی داره تقریبا میشه گفت ایده‌‌ات خیلی جدیده. نام رمان با ژانر و متن رمان هماهنگی داره اما اگه عنوان کوتاه‌تری رو براش انتخاب می‌کردی خیلی بهتر بود چون باعث میشد خواننده اون رو بهتر توی ذهنش بسپاره. سعی کن دیالوگ‌ها رو پشت سر هم ننویسی و حتما حتما بین هر دیالوگ فضاسازی، توصیف ظاهر و حس آمیزی یادت نره. خیلی روی توصیفات و فضاسازی کار کن و همچنین توصیفات رو لا به لای متن رمان قرار بده تا باعث کلافگی خواننده‌ها نشه.
موفق باشی عزیزم??
•[تیم کتابخوانی انجمن کافه نویسندگان]•
سلام. ممنون بابت نقد عزیز?، الان حرف‌هات توصیه بود یا این‌که این‌ها توی رمان رعایت نشده بود؟!??
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خب خب خب...
متاسفانه از اونجایی ک یاد ندارم سلام کنم میرم واسه نقد رمان خفنتون???

نکاتی رعایت نشده بود که لازم بود عرض بشه.
۱- کلمه ل*ب، در چند پارت اول به شدت زیاد تکرار شده بود؛ این از جذابیت کم میکنه و میتونین از کلمات متشابه و مترادف اون استفاده کنید.
در جمله‌ی «دوباره به طرف تخت برگشتم و نشستم. وقتی صدای ناله ی تخت ب گوشم رسید پوفی کشیدم و روی زمین نشستم» احساس میکنم دو تا نشستم وجود داره و اوای جمله رو خراب کرده.

۲- چند جمله ناتمام دیده شد که بهتره برای فهم بیشتر کاملشون کنید.

- ادم دست شویی هم میخاد بره وقتی در بسته باشه قبلش اهم اهوم کوفتی زهر ماری
اینجا بعد کوفتی زهری ماری چی؟ کوفتی زهر ماری چیکار کنه؟ ببینید جمله فعل نداره و این جملع رو کامل نمی رسونه جانکم.
پس بهتره بنویسیم:

- ادم دست شویی هم میخاد بره وقتی در بسته باشه قبلش اهم اهوم کوفتی زهرماری میکنه.

و جمله ی:
الان استادیار زبان بهترین دانشگاه شهر بودم ولی کثافت!
خب در اینجا قطعا سوال پیش میاد ک خب کثافت چی؟ ادامش کو؟ اگر هم ادامه نداره و شخصیت جمله رو نا تمام گذاشته بهتره از سه نقطه استفاده کنید.
الان استادیار زبان بهترین دانشگاه شهر بودم ولی کثافت...

۳- شما از کلمه حال و از زمان حال استفاده کرده بودین اونجا ک زمان ها تعییر میکرد.
ببینید اصلا رمان حال در روایات و رمان و داستان و... وجود نداره و درست نیست چون این اتفاق قطعا حالا چ یک سال چ یه هفته چ یه روز پیش اتفاق افتاده ک شما تونستین اون رو روایت کنید. برای همین استفاد از کلمه حال درست نیست.

۴- نکته بعدی اون قسمت ها و پارتایی بود که مربوط ب خارج از ایران میشد. شما اونجا خیلی نتونستین اینکه اونجا خارج از ایرانه و خارجی هستن رو به من ثابت کنید و رفتارشون فکر میکنم خیلی شبیه ب خارجی ها نبود.
کارتون دشوار شده چون رمانتون فوق العاده ایده جذابی داره و ب ویژه اون حال و هوا و پارت هایی ک مربوط ب خارجه کارتون رو سخت کرده.

۵- جمله هایی بودن ک باعث میشد حس و حال خارج از کشور بودن شخصیت ها و همچنین غیر ایرانی بودنشون مشخص نشه مثل:

- خواب مومن عبادت است.
- مطمعن باش اب تو هاون میکوبی.

در این جملات درسته شخصیت ایرانی بود ولی فکر نمیکنم ب ویژه جمله اول رو خارجی ها استفاده کنن یا بفهمن و درکش کنن.

۶- جمله بعدی « خواب چشم هام رو
در بر گرفت»
در بر گرفت بیشتر در رمان هایی و مواقغی استفاده میشه ک لحن ادبی باشه ولی لحن رمان شما محاوره بود و فکر میکنم بهتره جایگزینی برای این فعل پیدا کنید.


با همه این ها در فضا سازی شخصیت ها، زمان مکان و... هیچ کم کاری و مشکلی دیده نمیشد و این فوق العاده عالی بود. اسم رمانتون جذاب بود و نام جذاب در جذب خواننده بسیار موثر هست.
مقدمه و خلاصتون با سیر رمان و ایده همخوانی داشت و بسیار زیبا بود و هزاران هزار نقاط مثبت دیگه بود??

ببخشید اگه ناراحتی پیش اومد و از حرف های من ناراحت شدین بانو جان ?

با ارزوی موفقیت برای شما نویسنده توانا?
قلمتون مانا?
•تیم کتابخوانی انجمن کافه نویسندگان•
 
آخرین ویرایش:
خب خب خب...
متاسفانه از اونجایی ک یاد ندارم سلام کنم میرم واسه نقد رمان خفنتون???

نکاتی رعایت نشده بود که لازم بود عرض بشه.
۱- کلمه ل*ب، در چند پارت اول به شدت زیاد تکرار شده بود؛ این از جذابیت کم میکنه و میتونین از کلمات متشابه و مترادف اون استفاده کنید.
در جمله‌ی «دوباره به طرف تخت برگشتم و نشستم. وقتی صدای ناله ی تخت ب گوشم رسید پوفی کشیدم و روی زمین نشستم» احساس میکنم دو تا نشستم وجود داره و اوای جمله رو خر*اب کرده.

۲- چند جمله ناتمام دیده شد که بهتره برای فهم بیشتر کاملشون کنید.

- ادم دست شویی هم میخاد بره وقتی در بسته باشه قبلش اهم اهوم کوفتی زهر ماری
اینجا بعد کوفتی زهری ماری چی؟ کوفتی زهر ماری چیکار کنه؟ ببینید جمله فعل نداره و این جملع رو کامل نمی رسونه جانکم.
پس بهتره بنویسیم:

- ادم دست شویی هم میخاد بره وقتی در بسته باشه قبلش اهم اهوم کوفتی زهرماری میکنه.

و جمله ی:
الان استادیار زبان بهترین دانشگاه شهر بودم ولی کثا*فت!
خب در اینجا قطعا سوال پیش میاد ک خب کثا*فت چی؟ ادامش کو؟ اگر هم ادامه نداره و شخصیت جمله رو نا تمام گذاشته بهتره از سه نقطه استفاده کنید.
الان استادیار زبان بهترین دانشگاه شهر بودم ولی کثا*فت...

۳- شما از کلمه حال و از زمان حال استفاده کرده بودین اونجا ک زمان ها تعییر میکرد.
ببینید اصلا رمان حال در روایات و رمان و داستان و... وجود نداره و درست نیست چون این اتفاق قطعا حالا چ یک سال چ یه هفته چ یه روز پیش اتفاق افتاده ک شما تونستین اون رو روایت کنید. برای همین استفاد از کلمه حال درست نیست.

۴- نکته بعدی اون قسمت ها و پارتایی بود که مربوط ب خارج از ایران میشد. شما اونجا خیلی نتونستین اینکه اونجا خارج از ایرانه و خارجی هستن رو به من ثابت کنید و رفتارشون فکر میکنم خیلی شبیه ب خارجی ها نبود.
کارتون دشوار شده چون رمانتون فوق العاده ایده جذابی داره و ب ویژه اون حال و هوا و پارت هایی ک مربوط ب خارجه کارتون رو سخت کرده.

۵- جمله هایی بودن ک باعث میشد حس و حال خارج از کشور بودن شخصیت ها و همچنین غیر ایرانی بودنشون مشخص نشه مثل:

- خواب مومن عبادت است.
- مطمعن باش اب تو هاون میکوبی.

در این جملات درسته شخصیت ایرانی بود ولی فکر نمیکنم ب ویژه جمله اول رو خارجی ها استفاده کنن یا بفهمن و درکش کنن.

۶- جمله بعدی « خواب چشم هام رو
در بر گرفت»
در بر گرفت بیشتر در رمان هایی و مواقغی استفاده میشه ک لحن ادبی باشه ولی لحن رمان شما محاوره بود و فکر میکنم بهتره جایگزینی برای این فعل پیدا کنید.


با همه این ها در فضا سازی شخصیت ها، زمان مکان و... هیچ کم کاری و مشکلی دیده نمیشد و این فوق العاده عالی بود. اسم رمانتون جذاب بود و نام جذاب در جذب خواننده بسیار موثر هست.
مقدمه و خلاصتون با سیر رمان و ایده همخوانی داشت و بسیار زیبا بود و هزاران هزار نقاط مثبت دیگه بود??

ببخشید اگه ناراحتی پیش اومد و از حرف های من ناراحت شدین بانو جان ?

با ارزوی موفقیت برای شما نویسنده توانا?
قلمتون مانا?
•تیم کتابخوانی انجمن کافه نویسندگان•
سلام. ممنون بابت نقد عزیز?، درباره نکته سوم، توی مونولوگ حدالامکان نباید از سه نقطه استفاده بشه. بقیش در اسرع وقت ویرایش میشه، خیلی خیلی ممنون ازت??
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین