طنز ❢یارو_محور❢

[SHAHIN]

یه چینی رو دار می‌زنن، می‌شه دارچین.

 

[SHAHIN]

یارو می‌خوره زمین برای اینكه ضایع نشه بقیه راه رو سینه خیز می‌ره.

 

[SHAHIN]

یارو از حال می‌ره یهو از پذیرایی در میاد!

 

[SHAHIN]

یارو از تیر میره بالا، از شهریور میاد پایین!

 

[SHAHIN]

یارو کدو تنبل می‌خره می‌ذارتش کلاس تقویتی.

 

[SHAHIN]

یارو خواب می‌بینه داره بربری می‌خوره. بیدار می‌شه می‌بینه نصف تشک رو خورده.

 

[SHAHIN]

یارو می‌بینه یه نقطۀ آبی رو دیوار حرکت می‌کنه می‌ره جلو می‌بینه یه مورچه شلوار لی پوشیده!

 

[SHAHIN]

یارو می‌خواست بره تونس، ولی نتونس.

 

[SHAHIN]

یارو می‌ره تظاهرات می‌بینه شلوغه برمی‌گرده.

 

[SHAHIN]

یارو می‌ره تو اتوبوس می‌گه: آقایون خانم‌ها، لوله‌های گازو ول کنین خودم نگه می‌دارم.

 

[SHAHIN]

عروس رفت گل بچینه شهرداری گرفتش.

 

[SHAHIN]

یارو داشته ماست می‌ریخته تو دریا. می‌گن: چیكار می‌كنی؟ می‌گه: دوغ درست می‌كنم. می‌گن: اینطوری كه نمی‌شه. می‌گه ولی اگه بشه خیلی می‌شه!

 

[SHAHIN]

یارو تو تاریكی شب عینک آفتابی زده بود بهش می‌گن اسگول شبه چرا عینک آفتابی زدی؟ یارو عینک رو برمی‌داره می‌گه: من معینم.
.

 

[SHAHIN]

یكی می‌خواسته خرگوش شكار كنه، می‌ره پشت درخت صدی هویج درمیاره.

 

[SHAHIN]

یارو می‌ره ساندویچی، گارسونه می‌گه: بپیچم؟ یارو می‌گه: نه مستقیم برو!

 

[SHAHIN]

یارو‌ تو ساندویچی می‌گه: آقا لطفاً خیارشور‌ نذار، یارو می‌گه: خیارشور ندارم، می‌خوای گوجه نذارم؟

 

[SHAHIN]

یارو می‌ره سینما انگشت می‌كنه تو دماغش می‌ده بغلی بهش می‌گه: بی‌زحمت دست به دست كنین بمالینش به دیوار.

 

[SHAHIN]

می‌دونین اگه حیوون‌های نادر بمیرن چی می‌شه؟ نادر بی حیوون می‌شه.

 

[SHAHIN]

سه نفر رو میندازن جهنم. بعد چند روز میان می‌بینن خاکی و درب و داغونن. می‌پرسن داستان چیه؟ می‌گن: خدایی کار ۳نفر نبود ولی بالاخره خاموشش کردیم.

 

[SHAHIN]

یارو عینک دودی می‌زنه می‌ره ل*ب دریا می‌گه: عهههههه چقدر نوشابه!