بنویس=)

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

175- از صحنه‌های استراق سمع استفاده‌ی به‌جا کنید.

?|• اگه شخصیت داستان فالگوش بایسته و موضوعی رو بفهمه که به نفعشه، خواننده عصبی می‌شه.
?|• از این جور صحنه‌ها بهتره برای به وجود آوردن سوءتفاهم استفاده کنید.
?|• مثلا بچه‌ای یواشکی بشنوه والدینش درباره‌ی اون حرف‌های ناخوشایندی می‌زنن.

 

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

176- موقعی که صحنه‌ی نزدیکی زوج رو می‌نویسید، دو شخصیت رو یکی کنید.?

?|• وقتی دو عاشق با هم نزدیکی می‌کنن، شما نباید بپرید و حرکات اولی رو توصیف کنین و بعد دومی رو، و تا آخر.
?|• کاری کنید که به نظر برسه دوتاشون یکی هستن.
?|• اگه این کار رو نکنید، اون دوتا توی یه صحنه کنار هم‌اند، اما انگار جدان!

 

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

177- نویسنده‌ها باید طوری فنون داستان‌نویسی رو استفاده کنن که خواننده متوجه نشه.?

?|• مثال:
وقتی پگاه وارد اداره شد تا کاغذهای جا مانده را بردارد، اشعه‌ی آفتاب صورتش را می‌سوزاند. کارش را تمام کرد و از اداره بیرون آمد. نسیم غروب موهایش را ژولیده کرد.

|• اگه خواننده بگه: «آهان، نویسنده از وضعیت هوا استفاده کرده که تغییر زمان رو نشون بده. چه مهارتی! اگه نویسنده اینقدر ماهر نبود، از همین ساعت دیواری استفاده می‌کرد. آفرین!» این یعنی نویسنده شکست خورده.

?|• خواننده نباید متوجه فنون شما بشه، اون باید در داستان غرق بشه.

 

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

178- گلوریا کمپتون:

?|• من به نویسندگانی برخورده‌ام که انگار اصرار دارند شخصیت‌هایشان هیچ نوع درگیری نداشته باشند.

?|• اما اگر وادار به این کار شوند، درگیری‌ای که ایجاد می‌کنند اصلا خواننده را نگران شخصیت‌ها نمی‌کند.

?|• فکر می‌کنم دلیلش این باشد که این نوع نویسندگان دوست ندارند شخصیت‌هایشان ناراحت شوند یا آسیبی ببینند.

?|• چون شخصیت‌هایشان آدم‌های خوبی هستند و آنها فقط می‌خواهند داستان‌های خوبی با شخصیت‌هایی که مشکلات جزئی دارند، که آن هم در داستان به خوبی و خوشی حل می‌شود، بنویسند.

?|• من در کلاس‌های داستان‌نویسی‌ام دانشجوهایم را می‌چزانم و به آن‌ها می‌گویم که اگر می‌خواهند داستان‌های خوبی بنویسند، نباید خودشان این‌قدر خوب باشند!

?|• داستان درباره‌ی درگیری و حل آن است. و هرچه درگیری‌ها و مشکلات جدی‌تر باشد، بهتر است.

 

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

179- از کلمه‌های لوس و خودپسندانه توی درون‌بینی‌ها استفاده نکنید.?

?|• مثال:

• توی آینه به خودم نگاه کردم، چقدر خوشگل شده بودم.
• وای عجب سورپرایز جالبی!
• عجب حرف باحالی بهش زدم ها.

?|• این جور کلمه‌ها ارزش ادبی داستان رو پایین می‌آرن و داستان مثل داستان‌های آبکی و لوسِ کوچه‌بازاری می‌شه.

《فقط توی درون بینی‌ها استفاده نشن، جاهای دیگه می‌تونن به درد بخورن.》

مثال:

اولین واکنشم احساس شادی نسنجیده و بدون فکر کردن بود. موجود بیگانه‌ای که تصویر روی آینه منعکس شده بود، مسلما خیلی زیبا بود... پوست بدنش مثل مروارید می‌درخشید... دومین واکنشم احساس وحشت بود.
او چه کسی بود؟ در اولین نگاه نتوانستم چهره خودم را در این صورت صاف و بی‌عیب پیدا کنم. و چشم‌هایش!...
زیر ل*ب گفتم: "چشم‌ها؟" تمایلی نداشتم که بگویم، چشم‌های من.

✏

 

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

181- سرعت داستان رو خیلی بالا نبرید.?

?|• در چه صورت سرعت صحنه‌ها و داستان خیلی بالاست؟

? 1) صحنه‌ها کوتاه باشن و سریع از یه شاخه به یه شاخه‌ی دیگه بپرن.

? 2) زیاد از گفت‌وگو (عامل تند شدن صحنه) استفاده کرده باشید.

? 3) عناصر کند کننده‌ای مثل توصیف یا روایت استفاده نکرده باشید.

?|• در توصیه‌ی بعد می‌فهمید که چطور رفعش کنید.

✏

 

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

182- سرعت صحنه‌های تند رو بیارید پایین.

?|• می‌تونید صحنه‌ها رو با روایت، توصیف و پس‌زمینه‌ی داستان لَخت و سنگین کنید یا آقای کُندی رو که جون آدم رو بالا می‌آره تا حرف بزنه، به صحنه بیارید.

?|• اون وقته که می‌بینید چطور لنت ترمز داستان جیغ می‌کشه و همه‌چیز متوقف می‌شه. چون آقای فس‌فسو اصلا عجله‌ای تو حرف زدن نداره.

?|• می‌تونید از مِن‌مِن‌ها و اِم‌اِم‌ها و خیلی جملات بی‌سروته برای کم کردن سرعت داستان استفاده کنید.

?|• یا از گفت‌وگوهایی استفاده کنید که فاقد احساس باشن {مثلا بعضی جمله‌های خبری}.

زیاده‌روی نکنید.

 

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

183- درگیری یعنی چی؟?

?|• صرفا بحث کردن شخصیت‌ها با همدیگه و با فحش و لگد به جون هم افتادن، درگیری نیست.

?• باید یک چیز راوی در معرض خطر باشه.
?• یا احتمال بده که داره چیزی رو از دست می‌ده.
?• یا با نوعی بحران یا عذاب درونی درگیر باشه.
?• یا مشکلی داشته باشه که باید حل بشه.
?• یا برنامه‌ی کاریش در تضاد با برنامه‌های شخصیت مقابل باشه و باید هرجور شده تصمیمی بگیره.

 

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

185- قبل از تموم کردن نوشته دنبال تأیید دیگران نباشید.?

?|• در ابتدای کار نویسندگی سعی کنید برای خودتون بنویسید و دنبال مخاطب نباشید.
?|• بعضی‌ها همیشه دنبال تأیید دیگران هستن و شاید خیلی اوقات قبل از اتمام کار و وسطش از دیگران نظر بخوان.
?|• این کار باعث می‌شه ذوق و شوق و روحیه نویسنده برای ادامه متن از بین بره و شاید هیچ‌وقت دیگه تمومش نکنه.
?|• بنابراین همیشه سعی کنید به این وسوسه‌ غلبه کنید.

 

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

186- قاعده‌های زبان فارسی رو رعایت کنید.?

?|• «می» و «نمی» جدا از ادامه‌ی فعل و با نیم‌فاصله نوشته می‌شن:
می‌رود، نمی‌خوره.

?|• کلمه‌ای که به صورت گفتاری نوشته می‌شه باید کامل باشه:
منو من و من رو

?|• با علامت‌های جمع فارسی، جمع ببندید.
«ات» و «اون» عربی هستند.