[~ دل نـوشتـه هـای کوچـــه پـشـتـی ~]

دلم يه خلوت دو نفره مي خواهد
خودم باشم و خودم و يك سكوت سنگين
دلم مي خواهد جايي بروم كه خودم هم نباشم
دلم خواب مي خواهد
يك خواب عميق
اين روزها از همه فراري ام
كاش ميشد از خودم هم فرار مي كردم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مــن
همه ی حرف هایی که پشت سرت بود را به جـــان خریدم
و تـــو
همه ی من را
به یک حــرف فروختـــی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بی خیــــالم هم که بشــــوی
بیخیالت نمی شــــوم
میتــوانم جای خالیــــت را با خیــــالت پـر کنم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چشمها را شستم
جور دیگر دیدم
باز هم فرقی نداشت
تــــــ♥ـــــــو
همان بودی که باید دوست داشت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
می خواهم دوستت نداشته باشم
اما نمیتوانم ... !
و این تنها جاییست
که خواستن
توانستن نیست ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مثلِ همیشه برای تو می نویسم
اما تو..
به نیت هر که دوست داری بخوان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
صبر کن
برگرد
چمدان هایمان اشتباه شده است
دلم را به جای خاطراتت بردی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دلم درد میکند
انگار خام بودند ، خیالهایی که به خوردم داده بودی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شاید آرام تــر می شدم
فقــط و فقـــط
اگر می فهمیدی ،
حرفهایم به همین راحتــــی که می خوانی
نوشته نشده اند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
رفتن آدم ها،
برایمان شبیه غول وحشتناک قصه های بچگی مان شده است
بیایم باور کنیم
همه رفتن ها که بد نیست
همه رفتن ها که فاجعه نیست
همه رفتن ها تیغ نیست که خش بندازد روی نازکای دل ما
همه رفتن ها همیشگی نیست
بعضیها موقتی می روند
می روند تا مدتی خلوت کنند
گوشه ای دنج بنشینند،
زندگی شان را با تمام روابط شان بالا و پایین کنند و کلی نقشه بکشند برای روزهای نیامده
همه
رفتن برای همیشه را بلد نیستند... نمیروند
خیالت راحت
فقط کمی دور میشوند تا تکلیف شان را با خیلی چیزها روشن کنند
یا مثل جنگجوی زخمی از نبرد با خودشان
برمی گردند
یا
مثل یک سردار پیروز
هر جور که آمدندو برگشتند ،
مرهم باشیم
مرهم باشید
لازم است یک وقت هایی آدم ها خودشان را از ما دور کنند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین