[~ دل نـوشتـه هـای کوچـــه پـشـتـی ~]

این روزها بُرد با کسی ست که بی رحم باشد
از دلتــــ که مایه بگذاری
ســوخـــــته ای
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گـآهـی وَقتـآ
فقــَط وآسهـ دِل خـودِت
آزـآد بـــآش
هـَمیشهـ لـآزم نیست قیـــد و بنـــد هـآرو رعـآیـَت کـــَرد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
همگان به جست و جوي خانه مي گردند
من کوچه ي خلوتي را مي خواهم
بي انتها براي رفتن
بي واژه براي سرودن
و آسماني براي پرواز کردن
عاشقانه اوج گرفتن
رها شدن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
میخواهم همین را بگویم که
روزی ماهم از پس این مسیر طولانی برمی آییم
روزی که سختی های راه تمام میشود
روزی که غم جرات بالا رفتن از سر و کولمان را نخواهد داشت
روزی که هوای ابری و غروب روزهای تعطیل دلت را نمیلرزاند
روزی که بعد از رفتن مهمان های مورد علاقه ات خلوت بودن خانه دیگر برایت دلگیر جلوه نخواهد کرد
روزی که از پس تمام رنج های زندگی و ملالت های دنیا به خانه ی آخر صفحه بازی میرسی
خانه ی آخری که به تو می آموزد
چطور ضعیف ترین مهره بازی میتواند روزی به ارزشمند ترین مهره ی همان بازی تبدیل شود
همین
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
داشتم به این فکر میکردم که
اگر یک روز تو را نداشته باشم،
یک روز به تو هیچ حسی نداشته باشم
یک روز ...
بگذریم ، این روزها حالم خوب نیست
مدام با خودم فکر و خیال میکنم
حواسم نبود که خیلی وقت هست که ندارمت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چشمانِ شب
تنها شاهد خلوتِ میان
منو عکسهای توست
جانِ دل
تو را برای مهتاب
چنان می سُرایم
که شب خلاصه ای از
عاشقانه
ما میشود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ماندن یا نماندن
سئوال این نیست
آی که چشم های تو می گوید: بمان
می مانم
حتی اگر جهان را
بر شانه های خسته ی من
آوار کرده باشی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
همین جوری
دو تا نگاه در هم گره می خورد
و آدم دیگر نمیتواند
در بدنِ خودش زندگی كند...
می خواهد پر بكشد

160145499765591.jpg
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
برای نبودن که . . .
همیشه لازم نیستــــــــــ راه دوری رفته باشی
میتوانی همین جا
پشت تمـــــــــام ِ بغضهایت ، گم شده باشی
این روزها خوبم ، کار میکنم ، شعر میخوانم
قصه می نویسم و گـــــــــــاهی
دلم که برایتــــــــــــ . . . تنگ میشود
تمام خیابانها را ، با یادتـــــــــــ . . . پیاده میروم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دلــ ـتنـگ کهـ میــ ـشـوی ؛
دیـــگـر انتــظـار معــنا نــدارد
یکـــ نـگـاه کـمـی نامــ ـهـربـ ـان،
یکــ واژهـ ی کمــی دور از انتـ ــظار،
یکـــ لحـظـهـ فـ ــاصــله...
میــ شـکـنـد بغــضــتـــــ را
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین