کنج دل ‹⁦♥️⁩›

گاهی اوقات دلم می‌خواهد در تاریکی گم بشوم . از خودم می‌گُریزم . از خودم که همیشه مایه‌یِ آزار خودم بوده‌ام . از خودم که نمی‌دانم چه می‌کنم و
چه می‌خواهم .

#فروغ_فرخزاد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انگار یک طوفانی آمد، همه‌یِ سیم‌های اعصاب و مغزم را پاره کرد و روی هم انداخت و قاطی کرد . دیدم سر دلم یک چیزی شِکست و ریخت . این‌ها خیال می‌کنند من دیوانه شده‌ام اما من دیوانه نیستم، فقط دِلم خیلی خیلی تنگ است .

#سیمین_دانشور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آدم نمیدونه لحظاتِ تنهاییشو .. ینی نمیتونه با کسی قسمت کنه!
نمیتونه برا کسی توضیح بده که با یادِ یک مقوله عاشقانه در آدم چی میگذره‌ ..
و چجوری منجر به بیرون ریختن میشه!

#محسن_نامجو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قرن‌ها بعد که هردویِ ما خاک شدیم . زیبایی تو و اندوهِ من همچنان خواهند زیست و مردم خواهند گفت آنها هردو یک نفر بودند .

#میکل_آنژ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‌ساعت هشت بود . هشتِ شب . بيدار كه شدم سَرم می لرزید، تنم کرخت بود، سرم درد می‌کرد . انگار یکی مرا تویِ لیوان گذاشته بود و مثل یک دیوانه همراهِ یخ خرد شده تکانم می‌داد . هیچ چیز بدتر از بیدار شدن تویِ تاریکی مطلق نیست . مثل آن است که آدم مجبور باشد به گذشته برگردد و زندگی را از ابتدا شروع کند‌ .

#هاروکی_موراکامی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آدم شَب‌هایی را به چشم می‌بیند که هیچ طلوعی روشنش نمی‌کند . آدم گِزگز دردی را در قلبش حس می‌کند که دست هیچ مرهمی به بلندایش نمی‌رسد . آدم غم‌هایی خرخره‌ی خنده‌هایش را می‌گیرد که بی موقع ترین اندوه‌هایِ عالم‌اند . آدم .. این آه و دم ابدی .

#بهارعظیمپور
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گاهی‌اوقات از خودم می‌پُرسم که برای چه زنده‌ام . زندگی وقتی خالی از عشق و نوازش بود، وقتی چشم‌های مردی با محبتی سرشار پیوسته نگرانِ انسان نبود، وقتی انسان احساس کرد که تنهاست به چه درد می‌خورد؟

#فروغ_فرخزاد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نمی‌دانستم چرا می‌خواهم بگِریم، اما می‌دانستم اگر کسی با من حرف بزند یا دَقیق نگاهم کند یک هفته‌ی تمام خواهم گِریست .

#سیلویا_پلات
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تنها که می‌ماند، سَخت افسرده بود و می‌خواست کسی را صدا کند تا هم‌دَمش باشد
اما از پیش می‌دانست که با دیگران
حالش از این‌ که بود،
بَدتر می‌شد ..

#تولستوی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بعد از تو آدم‌ها تنها خراش‌های کوچکی بودند که تو را از یادم ببرند اما نَبردند . تو بعد از هر زخمِ تازه‌ای دوباره باز می‌گردی و هر بار عزیزتر از پیش، هَر بار عمیق‌تر ..

#رویاشاهحسین_زاده
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین