صدای روایت به طرز انتقال داستان به کمک زاویه دید میگویند. مثلاً دیدن فرایند فکری یک شخصیت، خواندن نامه، نوشتن برای کسی، بازگو کردن تجربیات شخصیت و... .
سیلان آگاهی یا سیلان ذهن با بازنمایی فرایند تفکر با استفاده از اعمال ساده و متضاد و واژههای محاوره شخصیت راوی به راوی چشماندازی میدهد، که معمولاً اول شخص است.
اغلب تک گویی درونی و خواستهها و انگیزههای باطنی مانند تکههای ناقص افکار میمانند که برای خواننده بیان میشود و الزامی نیست تا دیگر شخصیتها نیز بشنوند. بهطور مثال احساسات گوناگون در خشم و هیاهو و گور به گور اثر ویلیام فاکنر، افکار تکهتکه شده شخصیت «آفرد» در رمان سرگذشت ندیمه اثر مارگارت آتوود، یا آهنگ حماسه کولی اثر گروه کوئین که راوی از تجربیات کابوس مانند خود بهره میبرد. رمان اولیس اثر جیمز جویس نمونه کامل سیلان آگاهی است. در فارسی نیز سمفونی مردگان و همچنین پیکر فرهاد اثر عباس معروفی از نمونههای سیلان آگاهی است.