در سایه ی یک نگـــاه
گاهی می توان دمی آسود
در جاری یک صـــدا
گاهی می توان غرق بودن شد
در حجم بودن عـشــق
گاهی می توان هیچ شد
در اوج یک آسمان مـهـــر
گاهی می توان از هزاران قله گذشت
می توان در هجوم تمام هستها نیست شد
و در برابر تمام نبودنها به یک بـــودن بالید
عشق
یعنی در تو من معنا شوم
عشق
یعنی با تو من دریا شوم
عشق
یعنی قطره ای بر گل نشست
عشق
یعنی مهر تو بر دل نشست
عشق
یعنی سیب سرخ انتظار
عشق
یعنی بی تو ، من امری محال
عشق
یعنی یک سبد بوی بهار
عشق
یعنی بیقرار بیقرار