[ رویای احـســاس ِ تـو ]

حس خوبی نیست در رویای کسی گم شوی
که فکر تو حتی در خوابش هم نمیگنجد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
لحـظـــهـ هـــآیَـم مـــآل تــو
بـه قیـمـتِ صفـر ” تـومـن “
هَمـیـن کـهِ
تـــو کنـــار مــن بــآشــی
کافــیــســت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آنقـــدر نیستــی
که گاهــی حســـ می کنـمــــ
عشقـــ رآ نسیـهــ بــ من داده ایـــ
بــــــی تابــَـــم
نقـــد می خوآهـمتـــ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دیگر چه فرقی دارد,چه ساعتی ست
برای من که
تمام این ساعتها را
دیگر بی تو خواهند ماند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حرفی نیست
خودم سکوتت را معنی می کنم
کاش می فهمیدی
گـاهی همین نگاه سردت
روی زمستان را هم كم می كند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
داستان
عشقه من اینجوری بود
درگیره رویایه
شیرینش شدم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حالِ بیدار شدن نیست
با خیالِ تو باید
خوابید ؛
رویا دید ؛
صبح ارزانى مردم
دلِ من خوابِ تو را میخواهد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
داستانه عشقه من
اینجوری بود
درگیره رویایه شیرینش شدم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نبودن هایت آنقدر زیاد شده اند
که هر رهگذری را شبیه تو می بینم
نمی دانم
غریبه ها ” تـــــــــو ” شده اندیا
تو ” غریبــــــــــــــــــــه ”
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بنگر ،
که بزرگترین آرزوی
مــن چه کم حرف است :
"تــــــــــــو "
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین