کارگاه آموزشی برای ارتقای قلم نویسنده

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

? #نتیجه_گیری
? #نگارش_آنی

? این تمرین باب بحثی را برای گفت‌وگو در مورد جنبه بسیار اساسی نوشتن می‌گشاید: اینکه همگی ما شیوه بیان فردی خود را از طریق واژه‌ها داریم.
توصیف جنگ به عنوان «سوراخ‌های پارچه» تصویری جدید از این رویداد است، که برای شخصی که آن را نوشته منحصربه‌فرد است.
? این تمرین نویسندگان را ترغیب می‌کند به صدای شخصی خودشان اعتماد کنند و تشخیص دهند خلق کار اصیل و شخصی _حتی اگر یک عبارت 20 یا 25 خطی باشد _بسیار جالب‌تر از تقلید و باز تولید آن چیزی است که شنیده یا خوانده‌اند.
? بنابراین، ماهیت «آنیِ» این تمرین بدان معنی است که شرکت کنندگان تجربه انجام‌دادن آن را داشته‌اند به جای اینکه در مورد آن نگران باشند.

 

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

تمرین جدید #کارگاه_آموزشی?
موضوع این کارگاه: ساختن شخصیت?

منبع این تمرین‌ها کتاب «راهنمای عملی نمایشنامه نویسی»ـه، حتما انجام‌شون بدید!

 

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

ساختن شخصیت
? #کارگاه_آموزشی

تماشای یک نمایش تا حدی شبیه مشاهده تجربه کنترل‌شده رفتار انسان است.
نویسنده، شخصیت‌ها را همراه هم در یک موقعیت قرار می‌دهد، درست شبیه یک فیزیک‌دان که عناصر و مواد شیمیایی را در هم می‌آمیزد تا ببیند چه اتفاقی می‌افتد.
در هر دو مورد، نمی‌توان امکان انفجار را منتفی دانست. تصادفی نیست که شخص عاشق می‌تواند از جاذبه‌ای سخن بگوید که "در حین ملاقاتشان رخ داده است".
نقدهای نمایشی از "شیمی صحنه"ای که میان بازیگران اتفاق می‌افتد سخن می‌گویند.

برخی از تجربه‌ها که بر قراردادن شخصیت‌های داستان در کنار هم و دیدن اینکه چه اتفاقی می‌افتد مبتنی است، ساده و قابل پیش‌بینی‌اند.
- در یک رمانس احساساتی‌گرا می‌دانیم که عشاق در پایان به هم می‌رسند.
- در یک ملودرام می‌دانیم که شریر شکست خواهد خورد.

ژانرهای متفاوت داستانی شخصیت‌های خود را در سطوح مختلفی مورد کندوکاو قرار می‌دهند.
- شخصیت داستان کلاه قرمزی بسیار کمتر از شخصیت هملت پیچیده است.
- شخصیتی از یک داستان آگاتا کریستی، احتمالا تک بعدی‌تر از شخصیت‌های داستانی مایا آنجلوست.

?|× اما همگی آن‌ها یک وجه مشترک دارند: آن‌ها ساخته و پرداخته می‌شوند.

 

[TELMATELMA عضو تأیید شده است.]

ساختن شخصیت
? #کارگاه_آموزشی

گاهی اوقات، پایه‌ها تو خالی‌ست و ما به شخصیت‌های کلیشه‌ای می‌رسیم؛ در بهترین حالت، تامل در شخصیت، عمیق و کاملا اصیل است.
ولی همه این شخصیت‌ها بر مبنای تحقیق در جسم و روح بشر شکل می‌گیرند.

ساخت شخصیت را از کجا شروع کنیم؟
یکی از بهترین راه‌ها تشخیص این نکته است که وجه های بسیار زیادی در یک فرد وجود دارد.

شخصیت هملت ما را به خود جذب می‌کند؛ البته نه به این دلیل که ما می‌دانیم داستان چگونه پایان می‌یابد، بلکه به این سبب که هر بار این داستان را می‌شنویم، جنبه جدیدی از شخصیت او را درک می‌کنیم.
حتی شخصیت کلاه قرمزی همچنان که بعدا خواهیم دید ممکن است بسیار عمیق‌تر از "یک دختر کوچولوی احمق که به توصیه مادرش گوش نمی‌کند" باشد.

این سلسله از تمرین‌ها را با سه تمرینی شروع می‌کنم که به طور مشخص مناسب گروه سنی ابتدایی‌ست.
اما در مقام یادآوری تناقضات رفتار انسان، و سیالیت طبیعت انسان، تمرین‌های مذکور همان‌قدر روشنگرند که تمرین‌های پیچیده‌تر.

پ.ن: منظور از کلاه قرمزی که در متن اشاره شد، داستانی فولکور و عامیانه در ادبیات کهن اروپایی در سده چهارم میلادی‌ست که شخصیت محوری آن یک دختر کوچک است. این داستان توسط برادران گریم هم نقل شده است. احتمالا نزدیک‌ترین قصه در فارسی، "بز زنگوله پا" است.