تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

نقد کاربران نقد رمان شهرام و شهرزاد Aylar

  • شروع کننده موضوع آناشید
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 544
  • پاسخ ها 12
مدیر بازنشسته + نویسنده ادبی انجمن
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Mar
3,244
9,324
193
اقیانوس بلاهت
وضعیت پروفایل
ما مثل دمینو بهم ضربه میزنیم تو به من من به اون اون به اون!
به نام خداوند جان و خرد
نام رمان: شهرام و شهرزاد
نویسنده: Aylar
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
ناظر: @_mahdi.8399_
خلاصه:دختری که هر روز به سرکار می‌رود تا اینکه یک روز پدرش از زندان آزاد می‌شود و زندگی دخترش را دگرگون می‌کنند و دردسرهایی برای شهرزاد به وجود می‌آید؛ و همکار او شهرام، به او کمک می‌کند. اما ناگهان شهرزاد ناپدید می‌شود و شهرام بسیار دنبالش می‌گردد تا این‌که متوجه می‌شود طبق شواهد و مدارک موجود شهرزاد فوت شده است؛ و زندگی شهرام مختل می‌شود و... .
لینک رمان:

 
آخرین ویرایش:
نویسنده رسمی
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Jun
2,053
3,769
148
18

43565_2cd1f758b5974a1b1c7e9cda7c31847c.png

بسم‌تعالی
نویسنده عزیز از شما بابت انتقاد‌پذیری و احترام به نظرات دنبال‌کنندگان رمانتون سپاس‌گذاریم.
خواهش‌مندیم پس از ایجاد تاپیک نقد کاربران مروری بر قوانین ساب نقد کاربران داشته باشید؛
?️قوانین ساب نقد کاربران

همچنین در صورت بروز هرگونه پرسش یا سوالی می‌توانید در تاپیک زیر مطرح کنید؛
?️تاپیک جامع پرسش و پاسخ تالار نقد

نویسنده ارجمند شما نیز می‌توانید انتقادات، پیشنهادات و شکایات خود را در تاپیک زیر با ما به اشتراک بگذارید؛
?️تاپیک جامع انتقادات و پیشنهادات تالار نقد

یاحق
مدیرت تالار نقد
@شکارچی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Apr
842
1,212
103
32
اصفهان
وضعیت پروفایل
پر تلاش
???

رمان شهرام و شهرزاد با ژانر عاشقانه و اجتماعی است.عنوان از سه کلمه تشکیل‌شده .دو اسم شهرزاد و شهرام که با حرف ربط و ترکیب را ایجاد کرده‌است. در خلاصه حرف از شهرزاد و پدر معتادش زده‌شده که از زندان آزاد شده ،شهرام عاشق شهرزاد است و طی اتفاقاتی که در رمان جزئیاتش نوشته‌شده شهرزاد می‌میرد.
زاویه دید رمان اول شخص و ابتدا از زبان شهرام نوشته‌شده اما به‌صورت خیلی جزئی هم در میان داستان زاویه دید از زبان شهرزاد گفته می‌شود. مونولوگ‌ها ادبی است و دیالوگ‌ها محاوره‌ای اما گاهی آن‌ها هم به‌صورت ادبی نوشته شده‌اند. نویسنده از تشبیهات جدید استفاده کرده که این قوت اوست . یکی از نقاط قوت دیگر داستان کشمکش‌های درونی شهرام و صحبت کردن او با وجدانش که سبب شده به گونه‌ای طنز رمان پیش رود. داستان دارای پی‌رنگ خوبی است و اتفاقات پشت‌سرهم می‌افتند و هیچ دگرگونی دیده نمی‌شود. در قسمتی که شهرزاد ناپدید می‌شود و در کلبه خود را می‌بیند به نظرم قسمت اوج داستان است .
چیز دیگری که می‌توانم بگویم این است که به نویسنده پیشنهاد می‌کنم از دیالوگ‌های طولانی‌تر و البته پرمحتواتر استفاده کند به‌طوری‌که اطلاعات از طریق دیالوگ رد و بدل شود و کمتر به‌صورت مستقیم در مونولوگ .
بی‌صبرانه منتظر ادامه رمان هستم
آرزوی موفقیت برای آیلار عزیز دارم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
آیلار جان بهت تبریک می‌گم گلم، واقعا رمانی که نوشتی عالی بود و خواننده رو برای خوندن ترغیب می‌کرد.
لحن محاوره‌ای که به کار بردی عالیه چون با خواننده به خوبی ارتباط برقرار می‌کنه و زندگی عادی خیلی از مردم رو به صورت رمان بسیار عالی و خوب نوشتی.
خلاصه که...
عالی بود، موفق باشی دوست جونم❤?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سرپرست بازنشسته
کاربر انجمن
Jul
1,330
124
148
Tehran
وضعیت پروفایل
آنکه‌به‌من‌وفا‌نکرد،مرحم‌تو‌نمی‌شود!
سلام آیلار جان رمانت واقعا رمان عالی هستش من فکر کردم نقد همون اشتراک گذاری عزیزم ببخشید
عالی مینویسی فقط یه ایراد داری اونم از نظر منه مثلا شهرام به یک چیزی فکر میکنه بعد وجدانش یه جوابی بهش میده به نظر من بزن کی داره حرف میزنه مثلا اینطوری
وجدان:
-.....
اوکی؟ چون من میخوندم خودم گیج میشدم مثلا اونجاهایی که شهرام با وجدانش حرف زده بود رو دوباره میخوندم که متوجه بشم ولی در کل رمانت هیجانی و من خیلی مشتاقم که ادامه داستان رو بدونم که چه اتفاقی افتاده و کی شهرزاد و دزدیده و یه سوال الان شهرام داره تو خونه مجردیش زندگی میکنه؟ پدر و مادرش کجان؟ کدوم شهر دارن زندگی میکنن و بردیا کیه که شهرزاد عاشقش شده؟
کنجکاو شدم?
و آخرین حرف که رمانت بی نظیره قلمت موندگار?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سرپرست بازنشسته
نویسنده رسمی
مدیر بازنشسته
Apr
1,611
2,024
168
[به یاری ایزد توانا]

با عزض سلام و خسته نباشید خدمت نویسنده عزیز این اثر زیبا.
رمان از نظر ایده خوب بود و ایده تکراری نبود از این نظر باید به نویسنده تبریک گفت لیک نویسنده در فضا سازی زیاد موفق نبوده و به نظر من این مشکل به مرور زمان حل می‌شه. ایرادات نگارشی در رمان به چشم می‌خوردند! ایراداتی چون (نیم فاصله، شکسته نویسی، جا به جایی فعل‌ها) که نویسنده حتما باید به این موضوع توجه بکند و تمام سعیش را برای کمتر شدن ایرادات نگارشی انجام دهد. زبان این رمان محاوره‌ای بود و مناسب برای این سبک رمان بوده اما نویسنده از نظر قلم کمی باید خودش رو بالا بکشه یکم باید روی قلم کار بشه! که خوشبختانه راه حل برای این موضوع هست توی تالار نویسندگی تاپیک‌هایی در مورد نوشتن هستند که به نظر من نویسنده حتما باید یک سری به اون‌ها بزنه? و در آخر به نظر من باید ژانر تراژدی هم به ژانر(اجتماعی،عاشقانه) اضافه شود.

(آیلار جان من خیلی روک رمانت رو نقد کردم. چون دوست دارم روز به روز موفق‌تر بشی چون واقعا استعدادش رو داری امید‌وارم از نقد من ناراحت نشده باشی من اصلا عیب جویی نکردم و همه چیز رو با راه حل بهت گفتم که کمکت کنم بهتر بشی نه این که تخریبت کنم❤️)


MAHWNAZ عضو تیم کتاب‌خوان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Mar
2,173
6,074
193
اُقیانوس
وضعیت پروفایل
[As free as the ocean...]
سلام و خسته نباشید میگم به نویسنده ی شهرام و شهرزاد‌
خب داستان موضوع نابی داره و ژانرش هم اجتماعی و عاشقانست.
اما با توجه به محتوای رمان میشه فهمید که درگیر یه داستان جنایی و رازآلود بشیم پس تو تعیین ژانر باید کمی دقت انجام بشه.
قالب رمان ادبی هست و نویسنده به خوبی تو این امر نقش ایفا کرد ولی دیالوگ‌ها هم ادبی بودن هم عامیانه و این کمی تو ذوق می زد.
توصیف چهره خیلی ضعیف بود و من تصوری از چهره ی شهرام یا شهرزاد نداشتم..فضا سازی نسبتا خوب بود و تشبیهات هم جدید بودن.
زاویه دید از شهرام بود و گاها از دید شهرزاد هم قضیه بازگو میشد.
نویسنده زیاد به جزئیات توجه نکرده و بیشتر با دید کلی با داستان برخورد کرده.
حالات چهره و توصیف احساسات کمی گنگ بودن و بهتر بود بیشتر روی توصیف کار کنن..
در ادامه که من باز هم منتظر ادامه ی رمان هستم.
قلمتون مانا

¤عضو تیم کتابخوان¤
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سرپرست بازنشسته
مدیر بازنشسته
Jul
3,528
676
158
"به نام ایزد"
سلام و عرض وقت بخیر خدمت نویسنده عزیز.‌ خسته نباشید عرض می‌کنم خدمت نویسنده گرامی برای به رق*ص در آوردن قلمشان و خلق چنین آثار زیبایی!


نام رمان برگرفت
ه از دو شخصیت اصلی،‌ یعنی شهرام و شهرزاد است.‌ می‌توان گفت هم‌آوایی عنوان به جذابیت آن افزوده است و خواننده را جذب خواندن می‌کند؛‌ اما نمی‌توان گفت که عنوان دارای کنجکاویت لازم برای خواندن رمان بود.‌ برای اینکه بتوان در واقعیت کنجکاوی خواننده را برانگیخت،‌ لازم است تا به عنوان رمان،‌ جذابیت بیشتری افزوده شود.‌
برای مثال می‌توان گفت "شهزاده"‌ مناسب است یا می‌توان،‌ محتوای عنوان بی‌توجه‌ای و قلب شکسته شهرام را به تصویر بکشد، یعنی "خفگی یک مرد" یا "مُردن برای یک شهزاده"...‌ درواقع برای کنجکاوی خواننده می‌توان از عنوان‌های زیادی برای جذب خواننده استفاده کرد.‌

متن رمان دارای ایراداتی چشمگیر بود متأسفانه،‌ برای مثال یکی از ایراداتی که باعث زدگی خواننده از ادامه خواندن می‌شد "حالت گزارشی" رمان بود.‌ نویسنده گرامی،‌ این کافه نویسندگان است و جریانات رمان باعث جذابیت و پیشروی خواننده برای خواندن می‌شود.‌ برای مثال می‌توان در همین اوایل این مشکل را مشاهده کرد، اینکه شهرام از خواب بلند شد و مسواک زد و رفت سرکار! خوب بهتر نیست که اتفافات جذابی در همین بین رخ بدهد؟‌ برای مثال تلفنش را پیدا نکند و یا در حین آماده شدن از شدت عجله‌ای که دارد سرش با کمد یا در برخورد کند.‌ خیلی از اتفاقات جدید را می‌توان در رمان آورد که از این خشکی و حالت گزارشی رمان جلوگیری شود.‌ در واقع این حالت گزارش گونه،‌ متأسفانه باعث سریع پیش رفتن ماجرا یا به زبان دیگری "سریع بودن سیر رمان" شده بود.‌ همه‌چیز، ابراز علاقه شهرام،‌ دزدیده شدن شهرزاد،‌ سریع قانع شدن پدر شهرزاد برای کمپ رفتن و... همگی‌ اینان به سیر آسیب زده است.‌ بهتر است که این سیر در مسیر درست خود،‌ یعنی متعادل خود قرار بگیرد.‌

چیزی که بیش از اندازه به چشم می‌خورد و باعث شکستن باور خواننده از خواندن متأسفانه می‌شد،‌ سریع راضی شدن آقا رضا برای به کمپ رفتن.‌ تقریبا می‌شد گفت که هیچ انسانی بدین سادگی راضی،‌ آن نیز برای اولین بار راضی به رفتن کمپ و ترک نمی‌شود.‌ خواننده با خواندن این قسمت،‌ شک می‌کند که چرا باید یک معتاد بدین سادگی راضی به درد ترک شود؟‌ در حقیقت این چراها نباید در ذهن خواننده ایجاب شود،‌ زیرا که ممکن است دیگر نخواهد بخاطر باورپذیری کمی که رمان دارد،‌ رمان را بخواند.‌ همچنین چرا وقتی شهرام به خانه‌ی شهرزاد رفت تا با پدر او صحبت کند، شهرزاد تی‌شرت تنش بود؟‌ پدرش آیا به او ایراد نگرفته بود؟‌ اگر شخصیت شهرزاد شخصیتی راحت است،‌ بهتر است توصیف شود؛‌ زیرا که ممکن است به شخصیت‌پردازی رمان آسیب رسانده شود.‌ نویسنده گرامی به این نکته دقت کنند.


توصیف احساسات خوب بود و می‌شد آن مقدار شکستگی عشق شهرام و درد و رنج او را متوجه شد و درک کرد. اما چیزی که وجود نداشت،‌ توصیف ظواهر لازم بود.‌ برای مثال شهرام می‌گفت که شهرزاد زیبا است.‌ خوب چهره‌ای برای خواننده توصیف نشده بود،‌ بدین‌ دلیل خواننده نمی‌توانست چهره‌ی شهرزاد را تصور کند.‌ موهایش به چه رنگ است،‌ چشمانش،‌ صورتش چه گونه است،‌ قد بلند است یا قد کوتاه؟ تمامی این سوالات برای خواننده پیش می‌آید.‌ همچینن برای شهرام.‌ بهتر است که نویسنده گرامی به این نکته دقت کنند.‌

امیدوارم از نقدم ناراحتی پیش نیامده باشد و توانسته باشم در راه پیشرفت قلم ایشان کمکی کرده باشم.?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
May
100
292
63
ارومیه
وضعیت پروفایل
زندگی برای زندگی کردن است نه رویابافی.
سلام بر نویسنده عزیز!
  • عنوان رمان برگرفته از دو نام از شخصیت‌های داستان هست. ولی عنوانی نیست که خواننده رو به خوبی جذب کند.
  • با محتوا همخوانی دارد.
  • اندازه قابل قبول هست. زیادی بلند نیست.
  • کلیشه‌ای نیست.
  • ژانر صحیح است. با موضوع همخوانی دارد.
  • خلاصه رو با مقدمه اشتباه گرفته‌اید.
در خلاصه از ابهام سخن گفته می‌شود و مقدمه باید چکیده‌ای از رمان باشد.
متاسفانه نویسنده در خلاصه از رمان و آینده حرف زده.
- باورشکنی خواننده مگر می‌شود یک معتاد به این زودی یکباره قبول کند برود کمپ مگه داریم؟
من به شخصه خیلیارو دیدم گه معتاد بودن و بعداز اینکه زندگیا نابود شد جوانی گذشت سال‌ها اطرافیان اصرار کردند آخرش هم رفت کمپ.
پس یا ننویسید یا تایپ می‌کنید کمی اطلاعات جمع‌ کنید.
- خب نه در رمان توصیفی از شهرزاد شده و نه عکسی هست ما فقط میدونیم خوشگله پس چطوری چهرش را تصور کنیم و با رمان خوی بگیریم.


سخن آخر:
- لطفاً از هیچ نقدی ناراحت نشوید.
حقیقت تلخ بهتر از دوروغ شیرین است.
خوشحال باشید کاربران نقد را با صداقت انجام می‌دهند تا شما رمان‌تان را قبل از گذاشته شدن در فروشگاه ویرایش کنید تا رمانی که به نام شما هست یاد خوبی ازش داشته باشند.
ودر آخر قلمتون مانا رمانت خیلی عالیست.
همینطور پیش بروید تا به اوج برسید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیرتالارویرایش+طراح آزمایشی وبتون
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
مدرس انجمن
ناظر رمان
منتقد انجمن
ویراستار انجمن
کپیست انجمن
ژورنالیست انجمن
مقام‌دار آزمایشی
برترین‌ مقام‌دار سال
Apr
3,144
21,231
218
یــه رویــــ?ــــای دور ... ?☝?
وضعیت پروفایل
زِندونی تو سِلولِ جِسم ..??✌?
سلام و خسته نباشید خدمت نویسنده عزیز??

اسم رمان از شخصیت هاست اما موضوع واقعی داستان رو بیان نمیکنه.

خلاصه داستان باید نویسنده رو جذب داستان بکنه و چیزی که شما نوشتید خلاصه نیست داستان

توی داستان از ژانر اجتماعی استفاده نشده و ممکن در ادامه بیاد و باید ژانر جنایی یا راز الود نیز اضافه بشه

روی قلم کار بکنید چون ضعف هایی وجود داره و ناظر به هیچ وجه به این موضوع رسیدگی نکرده.. ازش بخاین رمان رو مجدد مطالعه و نقاط ضعف رو بهتون بگه

شخصیت پردازی نابجا و بسیار ضعیف هست... چیزهایی رو باز کردین که نیازی نبود و اما به چیز هایی نپرداختین که باید میپرداختین..

داستان جالبی هست اما مجدد بازیابیش کنید...

قلمتون موفق??
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا