[ دُچار ]

[میـراڪلمیـراڪل عضو تأیید شده است.]

عجیب احساس تنهایی میکردم
که در واقع از تمام احساس‌ها بهتر است!
هیچکس مخل آسایش آدم نمیشود...

 

[میـراڪلمیـراڪل عضو تأیید شده است.]

محال است چیزی تا ابد همان بماند که بوده...

 

[میـراڪلمیـراڪل عضو تأیید شده است.]

فلسفه‌ی اصلی‌ام در زندگی،
اجتناب از آدم‌ها تا جای ممکن بود.
هرچه کمتر آدم می‌دیدم
حالم بهتر بود...

 

[میـراڪلمیـراڪل عضو تأیید شده است.]

اگر قلب می‌توانست فکر کند،
می‌ایستاد...

 

[میـراڪلمیـراڪل عضو تأیید شده است.]

مواظب تنهایی‌ات باش؛
هیچ میدانی که چند نفر برای آن زحمت کشیده‌اند؟!

 

[میـراڪلمیـراڪل عضو تأیید شده است.]

- پس زخم‌هایمان چه؟
+ نور از میان زخم‌ها وارد کی‌شود...

 

[میـراڪلمیـراڪل عضو تأیید شده است.]

زخم ها حافظه دارند،
پس از خوب شدن هم به یاد می‌آورند...

 

[میـراڪلمیـراڪل عضو تأیید شده است.]

اشکالی در کار دنیاست
که گریه رفعش نمی‌کند...

 

[میـراڪلمیـراڪل عضو تأیید شده است.]

خوشبختی
همیشه داشتنِ چیزی نیست.
خوشبختی گاهی لذت عمیق
از نداشته‌هاست!
«یک نوع رهایی» که شبیه به هیچ چیز نیست؛ و گاهی ساده و غیرقابل تصور است.

 

[میـراڪلمیـراڪل عضو تأیید شده است.]

کاش قبل از حرف زدن
کلمات را ذره ذره میجویدیم
قورت میدادیم
و هضم میکردیم
نه اینکه همه رو بلعیده …و آخر به روی طرف بالا بیاریم . . .