شعر شعرهای بعد او... (:

[مَـهـوا]

نورِ دو دیدهء منی
دور مَشو ز چَشم مَن
❥❥

 

[مَـهـوا]

پاییز را دوست دارم...
پاییز، زمستانی است ؛که تب کرده!
تابستانی است که لرز کرده،
بغضی است،که رسوب کرده!
حرفی است؛که سکوت کرده!
من،سکوت رسوب کرده در تبو لرز پاییز را،میپرستم؛
پاییز، عروس تمام فصل های من است...?
❥❥

 

[مَـهـوا]

در من كافريي هــست
كه به تو سخت ايمان دارد
❥❥

 

[مَـهـوا]

ز دستم بر نمی‌خیزد،
ڪه یڪ دَم بی تو بنشینم!
به جز رویت نمی‌خواهم
ڪه رویِ هیچڪس بینم...
❥❥

 

[مَـهـوا]

قدر وصالش اکنون دانی که در فراقی
#سعدی
❥❥

 

[مَـهـوا]

چنان حلقه ای کشیده بر گردنم دوست..
هر کجا میکشاند مرا ، که خاطر خواه اوست..

❥

 

[مَـهـوا]

حَتی اَگر در خیال مَنی دوست دارَمَت
اِی آنکه دوست دارَمَت امّا ندارَمَت

#مجید_آژ

 

[مَـهـوا]

«تــو»
مبدا و مقصد منی
وقتی که تمام راه ها
به «تو» ختم می شود

❥❥

 

[مَـهـوا]

همیشه یک نفر
پشتِ شلوغی های خیالت هست
که مدام دوستت دارد
که مدام دلتنگِ توست
و تو
مدام بی ‌خبری
#لیلامقربی
❥❥

 

[مَـهـوا]

میزے براے ڪار
ڪارے براے تخت
تختی براے خواب
خوابی براے جان
جانی براے مرڪَ
مرڪَی براے یاد
یادے براے سنڪَ
این بود زندڪَی؟
#حسین‌پناهی