دلنوشته ♥دلـنـوشـتـه هـاي رضا کاظمی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Diako
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
شــیـریــن تـریــن گــنــاه ِ مــنــی . . .

از تــــ♥ـــو

بـهـ خـــُــدا هـم پـنـاه نـمـی بــَـرم !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
با هم که قدم می*زنیم


حسودیاَش میشود آفتاب


نه که هیچ*گاه


قدم نزده است با ماه!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گووشی را بردار لعنتی!

این همه که زنگ زدم

سوفیالورن هم اگر بود...

اوه، نه، ببخش

لطفن فقط گووشی را بردار!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تـا مـیـگـفـتـم بــــآران

آسـمــآن مـی بــآریـد !

حــآلا فـقـطــ

انـگـشـت ِ شـســتـــَـش را حـوالـه ام مـی کـنـد !


کــآشـــ نــرفــتـــهـــ بــودیــــــ ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نایاب شده ای

مثل صدای قمر، تارِ یحیا

مثلِ یک موسیقیِ ناب.


کمی پیدا شو!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به دیدنم بیا


امّا دیر به دیر.


تو را که میبینم


بَندِ شعرهامْ شُل میشود!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هرچه سخت ترْ تو


نرم ترْ من.


گُلِ سنگ شده ام انگار!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اسب ها نجیب اَند


اما نه وقتی سرکشی میکنند.


گاهی باید دهنه را سِفت بکشی شاعر!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این تلفنِ گردن شکسته!

هیچ وقت زنگ نمی زند



خودت بزن!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کمی عقب تر بایست!


دارد می کُشد زنده گی اَم را


این عطرِ لعنتی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 1)
عقب
بالا پایین