دلنوشته ♥ دلنـوشـتـه هـای ♥مــحـمـد مـرکــبـیـآن♥

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Diako
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
در آغوشم نگیر

تو را

دوست ندارم

حتی همین حالا که

پیراهن ِ تو را

به تن کردم .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اجازه بده !

باید

شبی

گریه ام را

برایت تعریف کنم ،

اگر

تنهایی

اجازه ام دهد ---
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کـنـارم بـر تــخـت ،

بــی وفــایــی جـای ِ تـو غـلـت مـی زنـد ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
امـا بـرای مـن

هـرشـب ِ بـی تــو

یـــلــــداســـ ـــت . . .

مـنـی کـه

زیـر حـافـظ ِ چـشـمـانـت

یــادت را

دانـه دانـه مـی کـنـم . . .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بخنـــد

از آن خنــده های معروفت

تا مــن

دیـــوانه وار

شعـــر بپاشم

پای سپیـــدار ِ تختت

که از مــن و شـــعر

به تــــو نزدیک تر است ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بر واپسین ِ سُل ِ یادم

در خیالت

دراز کشیده ام

انگشتانت که برقصند ..

انگشتانت که می رقصند ..

از من گذر کن

می خواهم

مرگم

صدای قدم های تو را گیرد .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اندوهگین مباش

اتفاق بدی نیست

اگر

هم زنجیر تو باشم--
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این شهر



همین


"نبودت" را کم داشت


که کامل شد !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خستگی به پایم رسید !

من را

پُشت ِ شانه هایم

جابگذار و بُرو

من پا ی تو نمی شوم ---
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بی گمان

پای ماه در میان است

که تو به چشمانش ، نشانی ِ خانه را باختی

ورنه

تنهایی ِ شعر

هیچگاه

به چشمان ِ تو نمی آمد !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 2)
عقب
بالا پایین