دلنوشته ♥ دلنـوشـتـه هـای ♥مــحـمـد مـرکــبـیـآن♥

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Diako
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
پیش ِ تو
دستانم را زمین می گذارم
آنچه می بینــــــــم
با آنچه می نویسم
هیچوقت یکی نیست !
دوست ِ مــن
این شعر خواندن ندارد
آنچه می خوانی
چیــــــزی نیست
که می خواستــــم بگویـــــم !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نــه!

نمی توانم با کلمـــات بازی کنم ،

یکبار با تـــــو بازی کردم

یک عمــــر دنبال ات گشتم ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
باید پای خــُــدا وســط بــاشد
وگرنه این همه معجــــزه ی معکـــوس
کار هیـــچ آدمــی نیستـــــــــــــــــــــ ـ !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
از همه ی این شهر
تنهــا تـــــو را بُردند
از همه ی این خانه
تنهـــا من را نکُشتند
مـــن
خـــاطره ی خــــوبی از هیـــچ انقــــــلابی نــــــدارم !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دارم راه می افتـم
تـا چـطور با تـو حـرف بـزنم
کـه چـطور به حـرف هایت گـوش کـنم ..
بـرای به تـو رسیـدن
یک بـار بـرای همیشه بایـد راه می افتـادم
بـرای با تـو مانـدن امـا
روزی هـزار بـار
بایـد راه افتـاد ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وقتـی تـــــو بـــاشی
آسمــــان همــه جـــا یــک رنـــگ است ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
فاصله ی زمین تا آسمان را

آسمان پُر می کند

فاصله ی من تا تو را ، تــو ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
زخم های زیادی
بر تن ِ این شهر مانده ..
زخمی از من
که هنوز
راه می روم
و از آدم هایی که دوست دارند
از خستگی
گوشه ای خشک شوند و از تن این شهر بی افتند ..
ما چند نفر احمق بودیم
که زیر این سایه ی سیاه
عکس یادگاری می گرفتیم !
این تاریکی از ترس ِ ما زیادی می دانست !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خنجر زیر پوستم کاشتی ،

فکر نمی کردی

روزی باز در آغوشت بگیرم ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چند شبـــی ست

خـــواب می مانـــم

وقتی تـــــو نزدیــک رسیــــدن به سطرهایــــــی . . .

زندگـــــی در توهـــم و دوســــــت داشتن

عاقبت خوشــــــی نـدارد ..

رنــــج می کشــی اما

همیشه خــــــــواب می مانی ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 2)
عقب
بالا پایین