صنایعدستی جايگاه ویژهای در ميراث فرهنگی هر ملتی دارد. تنوع آثار صنایعدستی، گذشته از آن که ذوق، تفکر و خلاقيت يک ملت را نشان میدهد، نسبت به موقعيت جغرافيايی هر منطقه نيز متفاوت است. در کشور پهناور ايران به دليل تنوع آب و هوايی و ویژگیهای جغرافيايی گوناگون صنایعدستی در شکلها و رنگهای زيبا و چشمنواز با کاربردهای متفاوت به وجود آمده است. گرچه در ابتدا صنایعدستی برای برطرف کردن نيازهای اوليه انسان پديد آمد اما به مرور ذهن خلاق مردمان، باورها، اعتقادات و آداب و رسوم خود دستمایهای برای بالا بردن کيفيت و هدف آنها شد. همين باعث شد که آموزههای گوهرباری از اين هنر تراوش کند. تمرکز اصلی فروشگاه اینترنتی پرنون بر روی معرفی و فروش انواع صنایع دستی ایران زمین به شما عزیزان میباشد، از اینرو در این مقاله سعی شده به طور کامل مفهوم صنایع دستی و انواع آن بیان شود.
صنایع دستی یا کاردستی نوعی کار است که در آن لوازم تزئینی و کاربردی تنها با استفاده از دست یا ابزار ساده ساخته میشود. معمولا این کلمه به روشهای سنتی ساختن کالاها اطلاق میگردد. استادکاری مخصوص هر یک از این موارد مهمترین ملاک است. چنین چیزهایی اغلب از لحاظ فرهنگی یا مذهبی فوقالعاده هستند. لوازمی که به صورت تولید انبوه یا با ماشین آلات مختلف ساخته میشوند جز صنایع دستی نیستند.آنچه مقولهی صنایع دستی را از هنرکاردستی متمایز میسازد، هدف از ساخته آنها است. صنایع دستی لوازمی هستند که قرار است مورد استفاده قرار گرفته و کهنه، پوسیده شوند. موارد استفاده از آنها بیش از یک تزئین ساده است. صنایع دستی اغلب کارهای فرهنگی و رسومیتری تلقی میشوند زیرا به عنوان بخشی از ملزومات زندگی روزمره مطرح هستند. درحالی که هنر و کاردستی بیشتر یک فعالیت سرگرمی گونه و یک ارائه بی نقص از یک تکنیک خلاقیت است. از جنبههای عملی انواع مختلف صنایع دستی به دلیل شباهت مورد استفاده همپوشانی زیادی دارند. با توجه به اهمیت و ارزش آن 10ژوئن را بهعنوان روز جهانی صنایع دستی اعلام کردهاند و در ایران سازمان میراث فرهنگی متولی این بخش (صنایع دستی) میباشد. برخی از صنایع دستی معروف ایرانی: گلیم، فرش، گبه، قلمزنی، شیشهگری، منبت کاری، مینا کاری، سفال، چوب، خاتمکاری، ملیله دوزی و … میباشد.
دست ساختههای اولیه بشر در اصل برای پاسخگویی به نیازهای زیستی، آئینی و روزمره او ابداع شده است سپس با بهره گیری از اندیشه و تجربه به تدریج مراحل تغییر و تکامل خود را در مسیر تاریخ پیموده است. در عین حال، در روند رشد و بالندگی، جنبههایی از نیازهای معنوی شامل باورها، اعتقادات و آداب و رسوم را نیز به آن افزوده شده بهطوری که میتوان این محصولات را به عنوان آفرینشهای هنری در تمدنهای گوناگون نیز به شمار آورد و این خود بیانگر پیشرفت و هویت هر ملیت یا قوم است. آفرینشهای هنری در شکلها و انواع مختلف پدید آمده است که عبارتند از: هنرهای ادبی (نظم، نظر، داستان، ...)، هنرهای موسیقی(سنتی، نوگرا و ...)، هنرهای نمایشی (تئاتر و سینما)، هنرهای کاربردی (معماری، عکاسی، طراحی صنعتی، طراحی لباس، ...) و هنرهای زیبا (نقاشی، پیکرهسازی، ...).
در ایران، صنایع دستی با توجه به شرایط جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و نیازهای مادی و معنوی اقوام مختلف ایرانی پدید آمده و جلوههای گوناگونی به خود گرفته است. هنرمند ایرانی در ایجاد و ابداع اثر هنری به خاطرات قومی، باورهای دینی و طبیعت بکر و چشماندازهای زیبای اطراف، توجه کرده و از آنها بهعنوان دست مایهای برای کارهای خود بهره جسته است. در آفرینشهای هنری هرچه جنبهی زیبایی شناختی و مبانی نظری آن قویتر و غنیتر باشد به هنرهای زیبا نزدیکتر میشود و اگر ابداع اثر بر محور کاربرد و عملکرد استوار شود در گروه هنرهای کاربردی قرار میگیرد. پس میتوان گفت: صنایع دستی از جمله آثاری است که هر دو جنبه زیبایی و کاربردی را در بر میگیرد. اگر در این آثار جنبهی زیبایی آن بیشتر شود نام صنایع مستظرفه ( صنایع مستظرفه عبارت است از آثاری که نقش و نگار با تاکید بر تزئینی بودن اثر در نهایت ظرافت و دقت بر آنها اجرا میشود) را به خود میگیرد، مانند: طراحی، نقاشی، تذهیب، تشعیر، نگارگری و ...، و هرچه بعد کاربردی آن گسترش یابد بهعنوان حرفه و پیشه شناخته میشود، مانند: ابزارسازی، چاقوسازی و .... میباشد.
آثار طراحی و نقاشی سنتی
آثار به دست آمده از طرحها و نقشهای خيالی و طبيعی زمینهساز طراحی سنتی، نگارگری، تذهيب، تشعير، گل و مرغ و خيالی سازی (نقاشی قهوهخانهای) میباشد. اين آثار با سابقه طولانی در تاريخ و تمدن ايران به حدود ده هزار سال پيش در غارها و صخره نگاریهای لرستان، دیوارنگاریها و نقشپردازی بر سفالینهها و آثار مختلف تا به امروز بازمیگردد که خود دارای طرح، رنگ و نقش خاص خود، رنگ و نقش خاص خود هستند و به روشهای متفاوت اجرا شدهاند. آنچه امروزه شکل کلی و نهایی خود را به دست آورده، میتوان به گونههای متفاوت مشاهده کرد.
طراحی انواع نقش و نگارهای خيالی بهصورت خطی برای بهکارگیری در انواع صنایعدستی که از تنوع بسيار بالايی برخوردار است را طراحی سنتی میگويند. استادان و هنرمندان زبردست سنتی برای نقش اندازی بر روی دست ساختههای خود ابتدا طرحهای زيبايی به تناسب موضوع و نوع کار، طراحی میکردند. سپس آنها را بر روی کار خویش منتقل کرده و در نهايت رنگآمیزی میکردند.
تذهيب
تذهيب به معنی زراندود کردن و طلاکاری است که با نقوش منظم هندسی و گردان همراه با خطوط نازک مشکی و آب طلا تزيين شده و رنگهای متنوع ديگر نيز در آن به کار میرود. اين رنگها معمولا از شنگرف، لاجورد، سفيد آب، زنگار، زعفران و ... میباشد. کاربرد هنر تذهيب به دوران قبل از اسلام برمیگردد و «زرنگاری» در کتابهای مانويان انجام میشده است.
پس از ظهور اسلام، ايرانيان در تزيين و آراستن کتابهای قرآن کوشيدند. در قرون اوليه اسلامی سنت مانويان را ادامه دادند ولی به تدريج آن را به مراحل کمال رساندند. در ابتدا تذهيب به منظور تعيين سر سورهها و تفکيک آيات و جزءها به کار گرفته شد و غالباً در صفحات آغازین و پایانی کتاب مورد استفاده قرار میگرفت. سپس در دوره سلجوقی سرلوح، سر سورهها و حاشيهها هم تذهيب شد. پس از اسلام آوردن حکام مغول، خوشنويسی و تذهيب دوباره جان گرفت و شامل آرايش ميان سطرها و طلا اندازی شد. در عصر تيموری رشد قابلتوجهی کرد.
تشعير
در اين هنر نقوش گياهی و تصاويری از جانوران و نقشهای انسانی در حاشيه نسخ خطی يا مرقعات با تکرنگ قلمگیری میشود که بيشتر با طلا يا رنگ سفيد بر روی زمينهی نخودی و يا تيره مانند مشکی و لاجوردی مشاهده میشود. رنگهای محدود به وسيله حرکات قلممو از خصوصيات بارز تشعير و تفاوت آن با تذهيب است. تشعير در عصر تيموری و صفوی به اوج خود رسيد. بسياری از نسخههای خطی دوره صفويه دارای حاشيه بزرگی است که مناظر طبيعی و اشکال انسانی و حيوانی بر آن نقش شده است، رنگ طلايی و در بعضی موارد رنگ نقرهای بر آن حاکم است.
نگارگری
اين هنر شامل طراحی، رنگآمیزی، پرداز و قلمگیری انواع طرحها و نقوش سنتی با موضوعات مختلف است که برای ايجاد نگارههای مستقل و يا کاربرد در کتابآرایی و ديوارنگاری استفاده میشود. هنر نگارگری ايرانی، جهان اسرارآميزی دارد که با نقاشیهای واقعگرای غربی بسيار متفاوت است. هیچگاه هنرمند به تقليد از طبيعت نپرداخته و حقيقت را بدون سایهروشن، حجمپردازی، عمقنمایی و شخصیتپردازی کشف کرده و ارائه نموده است. اين نگارهها و نقاشیها جزئيات خارقالعادهای را به نمايش میگذارد که آدمی را به تحسين وامیدارد. با قلمگیری و رنگهای تخت و درخشان، وفاداری به دو بعد، پرده از حقيقت پنهان برمیدارد و در پس ظاهر تابناک خود، جاودانه بودن را خلق میکند؛ زيرا نور را مطلق میبیند.
در اين جهان رمزآلود، آسمان طلايی، گل و شکوفه، درختان پر از پرندگان، بناهای رنگارنگ، اشيای مجلل، چشماندازهای خیالانگیز، تخته سنگهای مرجانی، آدمهای کوچک با لباسهای پرنقش و نگار با دقتی خارقالعاده بر سطحی کوچک ظاهر میشوند. نگارگر جهان عارفانه خود را میآفریند. فضايی که پيوند آن با عالم ملکوت بيش از توجه به حواس ظاهری اهميت دارد. نگارگری ایرانی در نقش تصويرسازی و اعتباربخشی به متن از اوايل کتابت با آن همراه بوده است و در نخستين نگاه میتوان بازتاب ادبيات فارسی را در آن مشاهده کرد. البته متون علمی و تاریخی بسیاری نیز نگارگری شدهاند، ولی آنچه بيشتر قابلتوجه نگارگران بوده، متون شعری است و از ميان آنها شاهنامه فردوسی يشتر از همه موردتوجه و هنرنمايی هنرمندان نگارگر و صفحهآرا بوده است.
آنچه به عنوان گل و مرغ شهرت يافته طراحی، رنگآمیزی، ساختوساز انواع طرحها، نقوش گياهی و پرندگان در حالتهای مختلف است که برای ايجاد نگارههای مستقل يا کاربرد در جلدها و قلمدانها به کار میرود.
خيالی سازی (نقاشی قهوهخانهای)
نقاشی قهوهخانهای به صورت نقاشیهای روی پردههای بزرگ يا ديوارنگاری با مضامين مذهبی يا حماسی انجام میپذیرد که با بهرهگیری از داستانهای عامهپسند و قومی از جمله حماسهها، افسانهها، وقايع و روایتهای مذهبی ساخته و پرداخته شده است. در اين هنر گاهی وقايع مختلف در زمانهای متفاوت در کنار يکديگر تصوير میشوند که از آن جمله میتوان به واقعه کربلا، هفت خوان رستم و ... اشاره کرد و گاهی يک داستان حماسی يا افسانهای، خيالی سازی میشود که بيشتر در مکانهای عمومی از جمله تکايا، قهوهخانهها و غيره به کار برده میشود.
در کنار اين هنر، شغل پردهخوانی رواج يافت که در آن پردهخوان وقايع نقاشی شده را به زبان شعر و لحنی زيبا و جذاب برای کسانی که در آن مکان (تکيه، قهوهخانه، روستا و … ) گرد هم آمده بودند، بازگو میکرد. آيين جوانمردی رشادتها و از خودگذشتگی برای دين و ديگر ویژگیهای پسنديده به وسيله آنها بين مردم رواج مییافت و سینهبهسینه نقل میشد. هماکنون نيز در برخی از قهوهخانهها و تکايای شهرهای گوناگون اين کار ادامه دارد. همچنين در روستاها پردهخوانان سيار با پردههای نقاشی شده متحرک به مناسبتهای مختلف در حال حکايت و نقالی هستند.
صنایع دستی سنگی
پيشينه آثار سنگی به ظهور سکونتگاهها و مراکز اجتماعی اوليه در دوران عصر سنگ باز میگردد و شامل شکل دادن و نقشپردازی سنگ به روشهای برش، تراش، خراش و شیوههای تلفيقی به منظور ساخت و تزيين اشياء با ابزارهای مختلف میشود. اين هنر در طول دوران تکاملی خود در ادوار تاريخی با انواع روشهای رايج شکل گرفته که امروزه نيز کاربرد دارند.
جواهرتراشی، خراطی، نقش بـرجسته به روش تـراش سنگ، مـعرق و مشبک به روش بـرش، حکـاکی روی سنگ به روش خراش و ديگر آثار مانند مجسمههای سنگی و ديگر آثار مانند مجسمههای سنگی به روشهای تلفيقی ساخته میشوند که در مطلب هنر سنگتراشی و حجاری سنتی به طور کامل این روشها توضیح داده شده است. آثار هنری سنگی کاربردهای فراوانی دارد. برخی از اين آثار در زيورآلات، برخی در تزيين بناهای مذهبی، تاريخی و مهم، تعدادی در ساخت ظروف سنگی و …به کار میروند.
سفالگری را شايد بتوان يکی از قدیمیترین روشهایی دانست که بشر توانسته به کمک آن نيازهای خود را تأمين سازد. بر اساس یافتههای باستانشناسان به نظر میرسد زادگاه اين هنر سرزمين ايران است و نمونههای اوليه به دست آمده متعلق به حدود ده هزار سال قبل است. به دنبال ساخت و تکميل چرخهای سفالگری از حدود هزاره چهارم ق.م شاهد تحول ديگری در اين حرفهوفن هستيم که در جهت تهيه لعاب و انواع تزيين ظروف نيز اقدامات جدیتری انجام پذيرفت.
به طور کلی در سفال از خاک رس با ترکیبهای مختلف استفاده میشود. لعاب نيز که عامل اصلی بالا بردن مقاومت ظروف سفالين و زيباتر شدن آن است در انواع گوناگون شفاف، کدر و مات مورد استفاده قرار میگیرد. سفال در دوره پيش از اسلام همچنان روند تکاملی خود را به آهستگی کرد و در دوران اسلامی مورد توجه بيشتری (نسبت به فن فلزکاری) قرار گرفت و در مراکزی از جمله ری و نيشابور به تحولاتی شگرف دست يافت. در سدههای پنجم و ششم هجری ظروف لعابی سفيد رنگ، لعابدار تک رنگ، ظروف با نقش قالبی، ظروف طلايی يا زرين فام و ظروف مينايی ساخته شد. در سدههای هفتم و هشتم هجری ساخت نوعی کاشی به نام کاشی معرق آغاز و زینتبخش اماکن متبرکه شد.
در دوره اسلامی بهطورکلی علاوه بر ساخت انواع ظروف با لعابهای گوناگون، کاشیهای مختلفی با نقوش مختلف از جمله درخت، گل، گياه و جانوران و انواع خط کوفی رواج يافت. همچنين ساخت و استفاده از کاشیهای هفترنگ، معرق و بنايی نيز گسترش يافت که در تزيين بناهای مذهبی و تاريخی باکار گرفته شد. از حدود سده ١٢هـ. بهتدریج از رونق سفالگری کاسته شد اما امروزه با روشهای نوين شاهد رواج رونق سفالگری در بسیاری از مناطق ايران هستيم.
همانطور که در مطلب هنر بافندگی ونساجی سنتی اشاره کردیم، سابقه دستبافی در ايران به هزارههای قبل از ميلاد بازمیگردد. نخستين نشانهای که از وجود منسوجات در ايران موجود است در شوش به دست آمده است. آثار بافندگی به صورت انواع پارچه (مخمل دوزی، ترمه، کرباس، جاجيم و ...)، انواع فرش ( قالی، گبه، گليم، زيلو و نمد) و انواع حصير بافته میشود. اجزای اصلی در بافت شامل تار و پود، گره يا پُرز میباشد که به کمک ابزار و امکانات ديگر با يکديگر درگير شده و در هم بافته میشود و تنها نمد است که از هم تنيدن الياف پشم به وجود میآید.
برخی از دستبافتها به صورت داری و برخی ديگر به صورت دستی بافته میشوند. روش دستی مانند انواع پوشاک، کلاه، بالاپوش و پایپوش و ... است و روش داری مانند انواع قالی و گليم است. همچنين گليم دارای انواعی است که بسته به نوع پودگذاری آن گاهی بهصورت يک رو و گاه بهصورت دورو مشاهده میشود که در صفحه مربوط به گلیمبافی به معرفی انواع گلیم، وسایل مورد نیاز و تاریخچه گلیم بافی به طور جامع پرداختهایم.
قدیمیترین قالی ايرانی شناخته شده به حدود ٢٥٠٠سال پيش برمیگردد که به قالی پازيريک شهرت دارد. اين قالی از نواحی جنوبی سيبری به دست آمده است. بنا به نظر هنرشناسان و نوع طرحها و نقشهای بهکاررفته در اين قالی، اين بافته متعلق به دوره هخامنشی است و توسط شاهزادگان «سکايی» به فرمانروای پازيريک هديه شده است. قالی پازيريک تا به امروز قدیمیترین قالی شناخته شده در جهان است.
قالی در ايران در دوره پس از هخامنشيان نيز همچنان از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار بوده است.از جمله فرش معروف به بهارستان که دارای پود ابريشمين بوده و به زر و سيم و انواع گوهرها نيز آراسته بوده و مربوط به دوران خسرو پرويز در دوره ساسانيان میباشد. پس از ظهور دين مبين اسلام، در کتابها و سفرنامهها اشارههای بسياری به قالیهای گسترده در خانهها شده است و در متون تاريخی از جمله تاريخ بيهقی مربوط به سده پنجم هجری نيز به صراحت از قالی نام برده شده است.
در دوران صفويه طی سدههای دهم و يازدهم هجری رونق و شکوفايی قالی ايرانی به اوج خود رسيد و شاهکارهای بسياری از اين دوران از جمله قالی معروف به «اردبيلی» و «قالی شکارگاه» بر جای مانده است. قالی معمولا از روی نقشه بافته میشود. با بررسی آثار نگارگری سدههای هفتم و هشتم تصاويری از قالی ديده میشود که دارای نقش و رنگ بسيار فاخری هستند. طرحهای قالی ايران به دليل تنوع بسيار بالايی که دارند تقسیمبندیهای گوناگونی نيز برای آنها ارائه شده است. گاهی طرحهای قالیهای ايرانی را بر اساس ساختار کلی، گاهی بر اساس ویژگیهای طرح يا نقش (شکسته و گردان) و گاهی نيز بر اساس موضوع نقش يا طرح تقسیمبندی میکنند. طرح لچک و ترنج، افشان، شکارگاه، محرمات، قابی، ماهی (ماهی درهم)، محرابی، هندسی، تابلويی (طرح بناهای مذهبی و تاريخی، شخصیتها و …)، تلفيقی و … از مشهورترين آنها هستند.
اين تنوع باعث شده که امروزه برخی از کشورهايی که به توليد فرش دستباف مشغولاند همواره از طرح قالیهای ايرانی اقتباس میکنند. بافندگی دستگاهی همواره با عبور دادن رشتههای پود از لابهلای تار به روشهای گوناگون همراه است. اين بافندگی به سه شيوه ساده، پيچيده و تلفيقی انجام میشود. از نمونه روشهای ساده بافندگی دستگاهی میتوان به زيلو، جاجيم، کرباس، متقال و غيره اشاره کرد و از شیوههای پيچيده آن میتوان به پارچههای زری، ترمه و مخمل اشاره کرد.
فلزکاری و هنرهای مرتبط با آن، از کهنترین روزگاران تا دوران معاصر، آثار ارزشمندی را همچون مفرغینههای لرستان، زيورآلات و جامهای هخامنشی، بشقابهای نفيس زرين و سيمين سامانی، آثار بینظیر دوران اسلامی، مفرغها و مشبککاریهای بیهمانند و ضریحهای پر جلوه و با ابهت اماکن متبرکه را ارائه کرده است.
آثار فلزی بر اساس نوع ساخت آنها به کوفتگری، ورقهای، خمکاری و… تقسیمبندی میشود که در صفحه هنر فلزکاری به طور کامل به معرفی آن پرداخته شده است. همچنين تزيينات گوناگونی بر هريک از آنها انجام میشود که روشهای مختلفی دارند. قلمزنی، طلاکوبی، ملیلهکاری، فیروزهکوبی، حکاکی، قفل و یراق سازی، زیورآلات سازی، چاقوسازی، ميناکاری و ساخت ضريح و درهای اماکن متبرکه از انواع هنرهای فلزی هستند که برخی از آنها روش ساخت و تزيين تلفيقی دارند مانند زیورآلات سازی ضريح و دربهای اماکن متبرکه. نخستين اشياء فلزی ساخته شده شامل اشياء کوچک مسی چکشکاری شدهای است که به نيمه اول هزاره چهارم ق.م تعلق دارد. شوش يکی از سرزمینهای باستانی است که از آن آثار فلزی بسياری چون ادوات و سلاحهای مسی به دست آمده است.
در حدود ٢٥٠٠تا ١٥٠٠ق.م عصر مفرغ آغاز میشود. از آثار اين دوره در ناحيه حسنلو واقع در شمال غرب ايران نمونههای فراوانی به دست آمده است. همچنين آثار و اشياء مفرغی بسياریاز جمله لگام اسب، تبر، سرنيزه، روکش تيردان، بخوردان و... از لرستان به دست آمده که متعلق به هزاره اول پيش از ميلاد است. اين اشيا دارای تزييناتی با نقش حيوانات افسانهای، نقش تلفيقی انسان و حيوان هستند که هماکنون زینتبخش موزههای داخلی و خارجی است. در هزاره اول ق.م آثار فلزی دارای اعتبار خاصی بوده که میتوان به آثار ارزشمند مارليک اشاره کرد.