|✖ ضـَـرَبــانِ مَعکـــ♥ـــوس✖|

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Diako
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یک روز به شیدایی
در زلف تو آویزم
زان دو ل*ب شیرینت صد شور برانگیزم...

#سعدی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
از پوستم
صدای تو می تراود
بر پاهای تو راه می روم
با چشم تو شعر می نویسم
من که ام
به جز تو
که در رگ و پوستم نهانی و
نام مرا به خود داده ای...

شمس_لنگرودی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
درد دل با کس نمی گویم به غير از یارِ خویش

کُشته را بنگر شکایت پیش قاتل می برد...

صراف_تبریزی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مثل یک زخمِ کهنه بر سینه
رفته‌ ای و نمی روی از یاد،
عاقبت مردِ قصه خورد زمین
«عشق»، کنجِ پیاده رو افتاد...

سیدمهدیموسوی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مغزم، مغزم درد می ‌کند از حرف زدن، چقدر حرف زده‌ ام، چقدر در ذهنم حرف زده ‌ام. خروار، خروار حرف با لحن و حالت‌ های مختلف، مغایر، متضاد و... گفته ‌ام و شنیده ‌ام، خاموش شده و باز بر افروخته ام، پرخاش کرده و باز خوددار شده‌ام، خشم گرفته‌ام و لحظاتی بعد احساس کرده‌ام چشمانم داغ شده‌اند و دارند گُر میگیرند؛ مثل وقتی که انسان بخواهد اشک بریزد و نتواند. اشک هرگز!

#محموددولتآبادی
سلوک
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
باید آنقدر
در آغوشت بگیرم
که اگر روزی
دور بودیم از هم
عطر تنت در من مانده باشد...

عادل_دانتیسم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حتی یک نفر در این دنیا شبیهِ تو نیست...
نه در نفس کِشیدن،
نه در نفس نفس نفس زدن،
و نه از قشنگی، نفسِ مرا بند آوردن...

عباس_معروفی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این كه می‌گویم می روی؛
یعنی:
می‌شود نروی؟
یعنی:
حالا كه می روی زود برمیگردی؟

علیرضا_روشن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گفته بودم بعد از این باید فراموشش کنم

دیدمش وز یاد بردم گفته های خویش را...

مهدیاخوانثالث
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نبودی یا گمت کردم
نبودم یا گمم کردی
فقط این يادمه هر شب
دلم می خواست برگردی...

علیرضا_آذر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین