کافیست یکبار مادرت مرا
آستینی کند که قرار است
برایت بالا بزند
بعد از آن، تا آخر عمرت
تمام آستین های چارخانه هایت را
خودم با حوصله برایت تا میزنم
#سیما_امیرخانی
معصوم ،
دریا تویی،
چشم هایت امواجش؛
آفتاب تویی،
ل*ب هایت درخششِ پُر توانِ
ماه گونه شب؛
سپیدی صورتت،
مهتابِ آفتاب گونه روز!
صبح تویی نشاطی
شب تویی آرامشی،
زمین تویی،
کیمیای زندگی از درونِ دست هایت به پرواز در می آید...
خاک تویی از تو برخاسته ام
خاک تویی به تو خواهم افتاد؛
معصوم...
دریا کم است...
اقیانوسِ خروشانِ سکوتی....