[ پادکست مینیمالِ آثار نویسندگان ]

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Zanakordistani
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
مشاهده فایل‌پیوست 94755
باسلام.
نویسندگان عزیز، شما می‌توانید یک پارت از دلنوشته دست‌نویس دلخواهتان را در این تاپیک به صورت اعلام آمادگی و قرار دادن آن پارت از دلنوشته و نام دلنوشته و نویسنده، ارسال کنید تا توسط تیم گویندگی رادیو کافه رایترز به صورت پادکست مینیمال ضبط شود.


✓ به دلیل کوتاهی پادکست مینیمال، حتما باید متنی که ارسال میکنید کوتاه باشد، حداکثر ۳ الی ۵ خط.
 
آخرین ویرایش:
پلک‌هایش را در آبستن خون فرود آورد، صدای همهمه آدمک‌های هجری را به گوش کشید و از لم*س دستان خدای درد خشنود شد. جنون زده شهر را هیچکس یاری نخواهد کرد.
- آتریسا اکبریان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
می‌گویند اصطبار دوای هر داء‌یست، می‌گویند روزی باز خواهی گشت.
چشملان دیدگانم از سو افتادن محبوبم.
همچو یعقوب در انتظار آمدن یوسفم کور گشتم، اما نه تو آمدی! نه دردهایم درمان شد؛


دلنوشته: اصطبار
دلنگار: ح_وفا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یادَش بخیر در کودکی هایش هرگاه زمان رفتن او فرا می‌رسید. می‌دوید و کفش های کهنه اش را در پستو های خانه پنهان می‌نمود.
تا نرود، تا ماندگار باشد، تا بماند و او را تنها نگذارد سال ها از مرگ او می‌گذشت دخترک عاشق و دلبسته شد غم هایش، دردهایش، اشک هایش را مستور می‌ساخت تا حداقل او دیگر تنهایش نگذارد اما...رفت...معشوقه وفا نداشت. آری جز مادربزگی که باوجود دردهای کشنده ی جانش بازهم پا به پای او می‌خندید. هیچ‌کس نتوانست خط قلب او را بخواند.

« Mohadeseh.jh »
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
با خودت تکرار کن !
مهم نیست کی چی میگه مهم نیست کی چه انتخابی داره، مهم نیست عقیده کی چه شکلیه، مهم نیست کی راجب من چه فکری میکنه، مهم خودمم مهم زندگی منه ، مهم انتخاب و عقیده های خودمه و قرار نیست من راجبشون ب کسی توضیحی بدم چون زندگی من به کسی ربطی ندارد.
دلنوشته: طغیانِ کلمات
دلنگار :زینب کدخدا
 
آخرین ویرایش:
به آخرین سوال برگه ی امتحان رسید. انواع سم را نام ببرید و بنویسید پادتن هرکدام چیست ؟
درسکوتی که فقط هوهوی باد پاییزی از آن سوی پنجره شنیده می شد سر انگشتان کشیده اش را بر روی میز چوبی به تناوب به رقص در آورد،آهسته و بی صدا...پلک هایش را بر هم فشرد . خب اسم سم ها را می دانست و پادتن آن ها را هم می شناخت . اما یقین داشت مهلک ترین سم ، آدم های سمی هستند. همان آدم هایی که ازحرفها خنجر می سازندو بی صدا زخم می زنند . آدم هایی که پوزخندشان مثل طناب دار دور گردنت حلقه می شودو تا مرز نیستی تو را پیش می برند. علاج این سم مهلک راهم می شناخت و می دانست تنها راهش دوری و فاصله است. به همین سادگی.
افسون امینیان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به آخرین سوال برگه ی امتحان رسید. انواع سم را نام ببرید و بنویسید پادتن هرکدام چیست ؟
درسکوتی که فقط هوهوی باد پاییزی از آن سوی پنجره شنیده می شد سر انگشتان کشیده اش را بر روی میز چوبی به تناوب به رق*ص در آورد،آهسته و بی صدا...پلک هایش را بر هم فشرد . خب اسم سم ها را می دانست و پادتن آن ها را هم می شناخت . اما یقین داشت مهلک ترین سم ، آدم های سمی هستند. همان آدم هایی که ازحرفها خنجر می سازندو بی صدا زخم می زنند . آدم هایی که پوزخندشان مثل طناب دار دور گردنت حلقه می شودو تا مرز نیستی تو را پیش می برند. علاج این سم مهلک راهم می شناخت و می دانست تنها راهش دوری و فاصله است. به همین سادگی.
افسون امینیان
درخواست شما به دلیل طولانی بودن متن و نقض شرایط پادکست مینیمال رد شد.
لطفا در این تاپیک درخواست دهید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به نام نامیِ الله سلام :‌))))

به من بگو توهم جسم‌های پوشالی سرگردانِ دونده با پای پیاده، درجاده بی‌سر و ته زندگیِ بی‌ته سر را دیدی؟!
به من بگو فریادی که گوش فلک را کر کرد، شنیده شد در حوالی تو؟
به من بگو بغض یاکریمِ نشسته کنج گلویت را کدام ابر تیره این آسمان، می‌باراند؟
به من بگو چطور انس‌، آنی جا می‌گیرد در قلب کوچکی؟
به من‌ بگو ماه شبِ شب‌های تارم تویی؛ یا ماه شب، شب‌های تار توست؟
به من‌ بگو... .
به من‌ بگو چگونه‌ بگویم گم‌شد‌ن در چال کنارِ گونه هم امکان دارد؟
به من بگو!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
صدایش از دوگوش هندزفری می‌آمد؛
می‌خواست تا دوباره‌ ناخن‌های ل*ب‌پریده‌ام را ببیند.
می‌گفت زیباترین چیز در جهان کوچک‌اش را در رنگ‌آميزيِ ناخُن‌ام دیده است.
و من غرق در واژه‌های عاشقانه‌ی آن کتاب سرخ، با صدای او می‌گریستم.
ملیکا.کاف
 
آخرین ویرایش:
فریاد می‌زنم و کسی صدایم را نمی‌شنود.‌ دستانم را در خلأیی محض،‌ برای گرفتن طنابِ دوست بالا می‌برم.‌ هیچ‌چیز نیست.‌ حتی "هیچ" نیز وجود ندارد...‌ و من سال‌ها است که در اقیانوس تنهایی و غم‌هایم مرده‌ام.‌

"HILDA"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین