- نویسنده موضوع
- #1
رویای فرانک هربرت این بود که کویر را سبز کند. در یک پروژه زیستمحیطی در ایالت اورگن آمریکا کار میکرد که با کاشت گیاهانی قرار بود جلوی شنهای روان را بگیرند. اما هربرت نویسنده هم بود و این دغدغهاش را در قالب کافه نویسندگان علمی-تخیلی ریخت به نام «تلماسه». رمان او خیلی به تدریج به اثری کالت مبدل شد و به جایی رسید که عدهای آن را بهترین اثر علمی-تخیلی میدانند. همان طور که جهان پیرامون کتابها متحول میشود، کتابها هم به شیوهی متفاوتی قرائت میشوند و تلماسهی سال ۲۰۱۵ طنینهای ژئوپولیتیکی دارد که تلماسه در سال ۱۹۶۵، پیش از بحران نفتی و واقعهی ۱۱ سپتامبر، نداشت.
در سال ۱۹۵۹ اگر گذرتان به تپههای شنی نزدیک فلورانسِ اُرِگُن میافتاد، به مرد ریشوی تنومندی برمیخوردید که با یک عینک خلبانی ریبان و با لباسهای ارتشی دستدوم راحت، برای خودش میگشت. این مرد فرانک هربرت بود، نویسندهی مستقلی که علاقهای هم به اکولوژی داشت و در حال تحقیق دربارهی برنامهی وزارت کشاورزی آمریکا برای مهار حرکت تپههای ماسهای با کاشت گیاهان ساحلی اروپا بود تا گزارشی برای یک مجله بنویسد.
در سال ۱۹۵۹ اگر گذرتان به تپههای شنی نزدیک فلورانسِ اُرِگُن میافتاد، به مرد ریشوی تنومندی برمیخوردید که با یک عینک خلبانی ریبان و با لباسهای ارتشی دستدوم راحت، برای خودش میگشت. این مرد فرانک هربرت بود، نویسندهی مستقلی که علاقهای هم به اکولوژی داشت و در حال تحقیق دربارهی برنامهی وزارت کشاورزی آمریکا برای مهار حرکت تپههای ماسهای با کاشت گیاهان ساحلی اروپا بود تا گزارشی برای یک مجله بنویسد.
آخرین ویرایش توسط مدیر: