اتمام یافته فیلمنامه همه‌گیر | نویسنده مهسا صفری

« بسم الله الرحمن الرحیم »

مشاهده فایل‌پیوست 297670
caf.jpg

نام فیلمنامه: همه‌گیر
ژانر: تراژدی، اجتماعی
سطح: عالی
ویراستار: @سادات.۸۲سادات.۸۲ عضو تأیید شده است.


لاگ لاین:
درباره‌ی یک زن و یک پسر جوان است که هر دو متوجه‌ی یک بیماری مرموز و همه‌گیر به نام خشم می‌شوند.

سیناپس:
داستان، حول محور دو شخصیت اصلی است. یک پسر هجده ساله و یک زن حدودا سی ساله؛ هر دو به شکل‌های مختلفی متوجه‌ی نفوذ بیماری همه‌گیر " خشم " در میان مردم و خودشان می‌شوند. در واقع خشم می‌تواند به راحتی سرایت کند و آن‌ها نسبت به این مسئله بی‌توجه هستند و زمانی به خودشان می‌آیند که درگیر این بیماری شده‌اند.


مدرس دوره: @سادات.۸۲سادات.۸۲ عضو تأیید شده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
negar-1698572210045-fopo.png


نویسنده‌ی عزیز؛
ضمن خوش‌آمد گویی و سپاس از انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای انتشار اثر خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ آن، قوانین تایپ اثر را در انجمن مطالعه فرمایید:
[قوانین جامع تایپ آثار]

برای رفع ابهامات و اشکالات در را*بطه با تایپ اثر، به این تاپیک مراجعه کنید:
[اتاق پرسش و پاسخ ]

برای سفارش جلد اثر، بعد از 5 پست در این تاپیک درخواست دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد]

بعد از گذاشتن ۲۵ پست ابتدایی از اثرتان، با توجه به شراط نوشته شده در تاپیک، درخواست تگ دهید:
[درخواست تگ]

برای سنجیدن سطح کیفیت و بهتر شدن اثرتان، در تالار نقد، درخواست نقد مورد نظرتان را دهید:
[تالار نقد]

پس از پایان یافتن اثر، در این تاپیک با توجه به شرایط نوشته شده، پایان اثرتان را اعلام کنید:
[اعلام پایان ]

جهت انتقال اثر به متروکه و یا بازگردانی آن، وارد تاپیک زیر شوید:
[درخواست انتقال به متروکه و بازگردانی]

و برای آموزش‌های بیشتر درباره‌ی نوشتن و نویسندگی، به تالار آموزشی سر بزنید:
[تالار آموزشی]


با آرزوی موفقیت شما

کادر مدیریت تالار رمان انجمن کافه نویسندگان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
« سکانس یک »

صحنه‌ها: خیابان، نانوایی
خیابان/ روز ساعت ۸ صبح/ خارجی (از ماشین)

خیابان شلوغ است. ماشین‌ها با سرعت گذر می‌کنند و صدای بوق آن‌ها به گوش می‌رسد.
آراد که پسری ۱۸ ساله است، درحالی که هندزفری به گوش گذاشته و با یک دست با موبایلش کار می‌کند، به طرف نانوایی می‌رود.
او یک پیراهن مردانه‌ی چهار خانه (رنگ مهم نیست) و یک شلوار جین سیاه به تن دارد‌. کفش‌هایش نیز اسپرت تماما سفید هستند‌. یک ساعت مچی هم روی دست چپش دارد.

نانوایی/ روز ساعت ۸ صبح/ خارجی

نانوایی خیلی شلوغ است و مردم صف گرفته‌اند. در میان صف، پیرزن چادر بر سری که از همه جلوتر است، نان را از نانوا تحویل می‌گیرد و به طرف تور پهن کردن نان می‌برد.
آراد انتهای صف می‌ایستد. نگاه کوتاهی به آدم‌هایی که در صف جلوی او هستند می‌اندازد و مجددأ با بی‌خیالی با موبایلش مشغول می‌شود. از همین‌جا صدای یک موسیقی اپرا در بکگراند پخش می‌شود؛ این همان موسیقی است که آراد به آن گوش می‌دهد. به جز صدای آهنگ، هیچ صدای دیگری پخش نمی‌شود.

سپس تصویر، ساعت مچی آراد را نشان می‌دهد که ثانیه‌شمارش جلو می‌رود (ساعت ۸ صبح است) و در همین حین صدای موسیقی اپرا همچنان تنها موسیقی بکگراند است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:

سادات.۸۲سادات.۸۲ عضو تأیید شده است.

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
2,513
پسندها
پسندها
3,759
امتیازها
امتیازها
328
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین