مشاوره علائم نگارشی و فضاسازی

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
آخرین ویرایش توسط مدیر:
منظورم این
توی دیالوگ ها به جای «من»از یه چیز دیگه استفاده کنم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Diako
یه سوالم داشتم
بجای «من»از چه علامتی میتونم استفاده کنم
چون رمان از زبان اول شخص مفرد هست
نیازی نیست بنویسی من!
« -» از این علامت استفاده کن کاری که من کردم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Diako
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Diako
خب اول از همه دیالوگ نویسی رو توضیح میدم
❌این مدل دیالوگ نویسی غبطه:
همتا: چرا؟
من: چی چرا؟
غلطه

✅باید اینجوری بنویسی که:
همتا گفت:
- چرا؟
با خستگی گفتم:
- چی چرا؟

💫💫
تمام فعال ها باید به این صورت نوشته بشه «می» از فعل باید جدا باشه تنها افعال دو کلمه‌ای مثل میشه، میگه، میره باید «می» به فعل بچسبه
✅ می‌شوند، می‌روم و...
❌ میگذشت، مینوشت و...

💫💫
✅من، خسته‌ام میشه ولم کنی؟
❌من،خسته‌ام میشه ولم کنی؟
❌من ، خسته ام میشه ولم کنی ؟
❌من ،خسته‌ام میشه ولم کنی؟

در چهار مثال بالا فقط اولی درسته چرا؟
چون علائم نگارشی باید به کلمه‌ی قبل خودش بچسبه
در مورد دوم ویرگول به کلمه قبل و بعد خودش چسبیده در مورد سوم ویرگول با فاصله از کلمه‌ی قبل و بعد خودش قرار داره و در مورد چهارم هم ویرگول به کلمه‌ی بعدش خودش چسبیده که اشتباه!

💫💫
غلط املایی ها
الم شنگه ✅
یه اشتباه یک درسته تمام کلمات باید کامل و درست نوشته بشن به عنوان مثال بیشتر برای فهم کامل
نیس ❌
نیست✅
خو ❌
خوب✅

💫💫
مورد آخرم هم اینکه بین هر دو خط نوشته هیچ فاصله‌ای نباید باشه باز هم برای درک بهتر

❌این مدل نوشتن غلط هست:
- می‌خوام بخوابم!

نگین در حالی که با موهاش بازی می‌کرد گفت:

- لطفاً!

✅ این مدل نوشتن درست هست:
- می‌خوام بخوابم.
نگین در حالی که با موهاش بازی می‌کرد گفت:
-لطفا!

@Tiam.R
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Diako
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Diako
مقدمه:

در تنهایی، در ناامیدی، در نگرانی ها و هر وقت به کسی نیاز داشتم کسی را پیدا نکردم صدها بار یه آیه را تکرار کردم.
چه زیبا گفت خداوند بلند مرتبه:

لَا تَخَافَآ إِنَّنیِ مَعَکُمَآ أَسْمَعُ وَأَرَیٰ

نترسید من باشما هستم، همه چیز را می‌شنوم، می‌بینم.

آری، او درهمه جا و هرمکان همراه توست. حتی زمانی که داری سخت‌ترین روزهای زندگیت رو سپری می‌کنی فکر میکنی تو رو تنها گذاشته، ولی اون دقیقا کنارت نشسته‌ و منتظره تا تو صداش کنی.
از پنجره به بیرون نگاهی کردم، هواهم دلش مثل من گرفته. پنجره رو باز کردم، نسیم سردی صورتم رو نوازش کرد. نفس عمیقی کشیدم و دوباره روی تخت درازکشیدم چشمام رو روی هم نزاشته بودم که درباز شد یه نفر مثل عجل معلق اومد تو.هیچ کس جز همتا این موقع صبح سراغ منو نمی‌گیره.
مثل همیشه شاد پر انرژی گفت :سلام سلام، بلندشو ببینم خسته نشدی از این اتاق، پاشو آماده شو.
بر عکس اون من‌ حتی حوصله حرف زدن هم نداشتم، بی‌حوصله گفتم: کجا؟
همتا که انگار حرصش گرفته بود از لحن حرف زدن من، گفت: خونه آقا شجاع، انقلاب دیگه.
با همون حالت بی تفاوت گفتم: انقلاب چرا؟
دیگه واقعا حرص گرفت، دندون‌هاش رو روی هم فشار داد و گفت:وای تارا، بریم کتاب بگیریم برای کنکورت .
-من کتاب نمی‌خوام .
چشماش رو توی حدقه چرخوند و گفت: مسخره بازی در نیار، پاشو.
بلند شدم روی تخت نشستم سعی کردم خودم رو کنترل کنم، گفتم: مسخره‌ی چی، همتا؟ بابا رو ندیدی چه الم‌شنگه‌ای درست کرد؟
همتا چند قدم اومد جلوتر و گفت: عزیزم تو بیا کتاب‌هات رو بگیر، تو کنکور شرکت کن...
پریدم وسط حرفش: که چی ها، که چی؟ گیریم قبول هم شدم وقتی بابا نمی‌ذاره برم دانشگاه چه فایده؟
همتا که معلوم بود حسابی کلافه شده سرش رو انداخت پایین گفت: الان نشستی اینجا فایده داره؟
اصلاً دوست نداشتم ناراحتش کنم . بلند شدم و بغلش کردم و گفتم: بذار یه‌ذره ذهنم آروم کنم باشه؟ نگران من نباش من خوبم.
دستانش رو روی صورتش کشید بیرون رفت.

@زهرارمضانیزهرارمضانی عضو تأیید شده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Diako
گفت:
- سلام سلام، بلندشو ببینم خسته نشدی از این اتاق، پاشو آماده شو.

دو نقطه باید به گفت بچسبه و بعدش باید بیای خط پایین و با « -» دیالوگ رو شروع کنی

بذار یه‌ذره ذهنم آروم کنم باشه؟
یه ❌
یک ✅
@Tiam.R
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حتما درست می کنم ممنون
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین