اتمام یافته رمان جواهر سوم | نرگس محمدیان روشنفکر

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع افسونگر
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
negar_1703532379778_2lkm.png

عنوان: جواهر سوم
ژانر: جنایی، معمایی، اجتماعی، عاشقانه
نویسنده: نرگس محمدیان روشنفکر
سطح اثر: ویژه، برترین اثر سال
ناظر: @D A N I
ویراستار: @yasaman.Bahadory
خلاصه‌: آن‌ خانه‌باغ، مجلل‌ترین عمارت شهر است. وسوسه زندگی در چنین‌خانه‌ای، برخی افراد را به داخل می‌کشانَد. پس از بسته‌شدن درها، آن‌ها مجبورند انتخاب کنند تا آخر عمر در خانه‌باغ بمانند یا هر کدام سه جواهر پیدا کنند، در حالی که در محل زندگی‌شان فقط پنج جواهر برای دو نفر پنهان شده است. به طور خلاصه، طبق قانون بازی کسی که جواهر سوم را زودتر بیابد نجات پیدا می‌کند و پس از آن، مرگ درب خانه را باز می‌کند...
لینک نقد کاربران:
لینک عکس شخصیت‌های رمان:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
124420_029b58f3e8753c31b4c2f3fccfbe4e16.png

نویسنده‌ی عزیز؛
ضمن خوش‌آمد گویی و سپاس از انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای انتشار رمان خود،
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان، قوانین تایپ رمان را مطالعه فرمایید:
[قوانین جامع تایپ رمان]

برای رفع ابهامات و اشکالات در را*بطه با تایپ رمان، به این تاپیک مراجعه کنید:
[اتاق پرسش و پاسخ رمان‌نویسی]

برای سفارش جلد رمان، بعد از ۱۰ پست در این تاپیک درخواست دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد]

بعد از گذاشتن ۲۵ پست ابتدایی از رمانتان، با توجه به شراط نوشته شده در تاپیک، درخواست تگ دهید:
[درخواست تگ رمان]

برای سنجیدن سطح کیفیت و بهتر شدن رمانتان، در تالار نقد، درخواست نقد مورد نظرتان را دهید:
[تالار نقد]

بعد از ۱۰ پست‌ برای درخواست کاور تبلیغاتی، به تاپیک زیر مراجعه کنید:
[درخواست کاور تبلیغاتی]

برای درخواست تیزر، بعد از ۱۵ پست به این تاپیک مراجعه کنید:
[درخواست تیزر رمان]

پس از پایان یافتن رمان، در این تاپیک با توجه به شرایط نوشته شده، پایان رمانتان را اعلام کنید:
[اعلام پایان تایپ رمان]

جهت انتقال رمان به متروکه و یا بازگردانی آن، وارد تاپیک زیر شوید:
[درخواست انتقال به متروکه و بازگردانی]

برای آپلود عکس شخصیت های رمان نیز می توانید در لینک زیر درخواست تاپیک بدهید:
[درخواست عکس شخصیت رمان]

و برای آموزش‌های بیشتر درباره‌ی نوشتن و نویسندگی، به تالارآموزشی سر بزنید:
[تالارآموزشی]


با آرزوی موفقیت شما

کادر مدیریت تالار رمان انجمن کافه نویسندگان
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مقدمه:
انسان‌های تنها، دورشان پر از دیوار بلند است. انسان‌های تنها به در امید می‌کوبند و ناامیدی، شوک بزرگی به آن‌ها وارد می‌کند. انسان‌های تنها هر چه تلاش می‌کنند بالاتر بروند، بیشتر از اعماق فرو می‌روند. انسان‌های تنها تقلا می‌کنند به دیگران نزدیک شوند، اما دستان بزرگی آن‌ها را به داخل دیوارها هل می‌دهد. انسان‌های تنها از فریاد کشیدن خسته می‌شوند. انسان‌های تنها می‌خواهند بمیرند اما نمی‌میرند؛ می‌خواهند زندگی کنند اما زندگی نمی‌کنند. انسان‌های تنها حاضرند بهای دوستی را با خون خود بدهند. انسان‌های تنها قبل از این‌که به خودشان بیایند، متوجه می‌شوند یک زندگی پر از اشتباه داشته‌اند. انسان‌های تنها...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین