معرفی بریده‌هایی از کتاب "موش‌ها و آدم‌ها"

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Ermia
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
تمامی متونی که در این تاپیک قرار میگیرند
تکه‌هایی از متن کتاب موش‌ها و آدم‌ها
به قلم جان اشتاین بک می‌باشد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آدم احتیاج داره یکیو داشته باشه. آدم می‌خواد یکی پهلوش باشه!» با صدایی گریان ادامه داد: «اگه آدم کسی رو نداشته باشه دیوونه می‌شه. فرق نمی‌کنه طرف آدم کی باشه. هرکی می‌خواد باشه! اما پهلوت باشه!» و گریان ادامه داد: «من بت می‌گم. یادت باشه، آدم از تنهایی ناخوش می‌شه!»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
«اگر دو نفر بکوشند که در دل هم راه یابند و احساسات هم را درک کنند نسبت به یکدیگر مهربان خواهند شد و به هم کمک خواهند کرد. کوشش در تفاهم هرگز به کینه نمی‌انجامد، بلکه همیشه به جانب عشق راهبر است.»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قاطع‌ترین انقلاب زمانی صورت می‌گیرد که مردم بدانند که صاحب روحی هستند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
جورج اندکی ساکت ماند. بعد گفت: «آره، ما دو تا فرق داریم... ما دو تا غیر از همه‌ایم.» «چون که...» «برا این‌که من تو رو دارم...» «منم تو رو. ما همدیگه رو داریم. ما غیر از همه‌ایم. ما دلمون برا هم می‌سوزه.»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گوش‌هایش نگفته را می‌شنید و حرف‌زدنش آرامش و ظرافتی داشت که نه از فکر بلکه از تفاهمی ورای فکر حکایت می‌کرد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
«همه‌شو تعریف کن جورج!» «چرا خودت نمی‌گی؟ تو که همه‌شو به این خوبی بلدی.» «نه، تو بگو... تو که می‌گی قشنگ‌تره!»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گفت: «خیلی کم پیدا می‌شه که دو نفر با هم سفر کنن! نمی‌دونم چرا. شاید برا اینه که تو این دنیای کوفتی همه از هم می‌ترسن!»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
«جورج می‌تونه یه خروار چرت وپرت برات ببافه و به هیچ‌جا برنخوره. اصل کار اینه که حرف می‌زنه. همین که تنها نیس و حرف می‌زنه خودش خیلیه! خودش خیلیه!»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
«پسر خوبیه! لازم نیست آدم باهوش باشه که خوب باشه! بعضی‌وقتا انگاری درست برعکسه! این بچه‌های زرنگو نیگا کن. توشون مشکل خوب پیدا می‌کنی!»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین