کتاب کوره راه رهایی

EMMA.EMMA. عضو تأیید شده است.

مدیر تالار ویرایش
پرسنل مدیریت
مدیر رسـمی تالار
مدیر آزمایـشی تالار
ویراستار
نویسنده نوقلـم
پرسنل کافه‌نـادری
نوشته‌ها
نوشته‌ها
459
پسندها
پسندها
1,631
امتیازها
امتیازها
203
سکه
434
کتاب کوره راه رهایی برای چه کسانی مناسب است؟
داستان کتاب کوره راه رهایی مخلوطی از روایت‌های اسطوره‌ای و قهرمانی، اتفاقات عجبیب‌وغریب، نمادهای تاریخی و ماجرایی هیجان‌آور است؛ بنابراین اگر شما هم به خواندن رمان‌های ایرانی علاقه دارید اما دوست دارید داستانی تازه و نوآورانه مطالعه کنید این کتاب پیشنهادی ایده‌آل برای شماست.
 
آخرین ویرایش:
این داستان به اندازه‌ی کافی شما را سرگرم می‌کند و از طرفی شما را با خود به سرزمین‌های دور اما آشنا می‌برد. شاید شما هم مانند شخصیت‌های این کتاب با ترس‌هایی مواجه باشید که پاسخی برای آن‌ها ندارید اما با مطالعه‌ی این داستان به پاسخ‌های خود دست پیدا کنید.
 
اما داستان کتاب کوره راه رهایی به قلم عادل محرمی زمانی درباره‌ی چیست؟ پس از پیدایش آدم‌ها و تشکیل کشورها و مرزهای گوناگون، طمع به سراغشان آمد. آزمندی بشر سبب شد تا برای گرفتن سرزمین‌های دیگران، با هم نبردی بی‌پایان را آغاز کنند. چه خون‌هایی که ریخته نشد و چه نبردهایی که صورت نگرفت.
 
برخی از این جوامع برای مقابله با چنین نبردی از نیروهای ماورایی کمک خواستند تا شاید این کار امنیت آن‌ها را تامین کند اما تنها نیروهای باستانی نبودند که به ورهرام فراخوانده شدند. نیروهای پلید و شیطانی نیز به این دنیا پا نهادند و بشر را به نابودی کشاندند.
 
اکنون پس از همه‌ی این اتفاقات و پس از این سال‌ها باید به نوعی جلوی پیشروی این اهریمنان را گرفت. آناگ باید با تمام جرئت و قدرت خود تنها راهی که در پیش دارند را امتحان کند. او باید در این راه یا به نیروی هفت گوی دست پیدا کند یا آن را از بین ببرد تا بتواند از ورود دوباره‌ی بیگانگان به دنیا جلوگیری کند و پیش از آنکه دنیا به‌طور کامل نابود شود، قدمی بردارد. او برای این راه و سختی‌هایش انتخاب شده است.
 
پشت جلد رمان کوره راه رهایی آمده است:

جرقه پس از جرقه هرکاری می‌کردند توانی برای راه اندازی تکان آتش فشان نداشتند و هرکدام یکی پس از دیگری سالها تلاش می‌کردند تا مرگی برای نخستین سازنده به ارمغان آورند. هر دری که بشر به ذهنش می‌رسید زده شد تا نابودی را در آغو*ش گیرد چراکه نیستی از دست آنها فرار می‌کرد. دوان دوان شخصیت های دگرگونی پای به ساخت دروازه‌ای کوچک گذاشتند تا این میان یکی از آنها پذیرای بستر مرگ برای دیگری باشد. در این زمین با هر خوارگ یک مهره تکان می‌خورد و با هر سکون یک اسطوره از جهان خارج‌ می‌شود. تماشای برون رفت خدایان و راهیابی تجسمِ آنان زمین بازی‌ای لذت بخش بهر راضی ساختن کسانی که بخشی از جهان شده اند، پدیدار می‌ساخت.گرچه این میان تنها کسانی که بخشی از نبرد نامیراهای بدون قدرت و فانی‌های قدرتمند نبودند، تاوان نبرد خونین را با بهایی ابدی پرداخت می‌کردند.
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین