گرینگوی پیر کتابی است درباره گذشتن از مرزها؛ مضمونی که چندبار در دل داستان به آن پرداخته میشود. رمان با عبور گرینگوی پیر از مرز آمریکا و ورودش به سرزمین مکزیک آغاز میشود اما مرز در اینجا صرفاً مرزِ جغرافیایی نیست بلکه تمثیلی است از تمام خطوطی که به دور خود کشیدهایم و خود را محصورشان کردهایم. تمامی خطکشیها، دستهبندیها، محدودیتها و دیوارهای ناپیدایی که در اطراف خود به پا داشتهایم. آنچه کتاب به آن میپردازد