در حال تایپ دلنوشته "به زندگیِ درون من" | لیلیِت

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع lilieth
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

lilieth

کاربر جدید
کاربر انجمن
نوشته‌ها
نوشته‌ها
29
پسندها
پسندها
90
امتیازها
امتیازها
13
سکه
20
نام اثر: به زندگیِ درون من
نویسنده: لیلیِت
ژانر: عاشقانه
موضوع: دلنوشته
سال نشر: ۱۴۰۳
منتشر شده در: کافه نویسندگان، تالار ادبیات، بخش تایپ دلنوشته

دیباچه:

انگار دیروز بود که در وجودم احساست کردم؛ صدای قدم‌های کوچکی را شنیدم که آهسته‌ آهسته ورود تو به زندگی‌ام را خبر می‌داد. یک جنین کوچک، یک جسم چندسلولی که تنها یک قلب بود و ناگهان، وجود داشت. چه حقیقت بزرگی‌ست وجود داشتن، و چه عظیم‌ است، مادر بودن.
 
‌‌
•○°●‌| به نام خالق واژگان ‌|●°○•°

do.php



نویسندگان گرامی صمیمانه از انتخاب انجمن کافه نویسندگان برای ارائه آثار ارزشمندتان متشکریم!

‌‌


پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و نحوه ی تایپ آثار ادبی در"انجمن کافه نویسندگان" با دقت مطالعه کنید.
‌‌


قوانین تایپ دلنوشته


شما می‌توانید پس از 10 پست درخواست جلد بدهید.



درخواست جلد برای آثار

‌‌
پس از گذشت حداقل ۱۵ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از درخواست تگ این کار را انجام بدهید.


درخواست نقد دلنوشته

‌‌

پس از 15 پست میتوانید برای تعیین سطح اثر ادبی خود درخواست تگ بدهید.



درخواست تگ برای دلنوشته


همچنین پس از ارسال 20 پست پایان اثر ادبی خود را اعلام کنید تا رسیدگی های لازم نیز انجام شود..


اعلام اتمام آثار ادبی

‌‌

اگر بنا به هر دلیلی قصد ادامه دادن اثر ادبی خود را ندارید می توانید درخواست انتقال به متروکه بدهید تا منتقل شود..



درخواست انتقال به متروکه

‌‌‌

○● قلمتان سبز و ماندگار●○

«مدیریت تالار ادبیات»
‌‌‌‌‌
 
امروز حتی بیشتر تو را احساس می‌کنم. شاید، چیزی بیشتر از یک تماس فیزیکی بین ماست. چیزی بیشتر از یک طناب طولانی گوشت و خون در بطن من. احساس می‌کنم ما یکدیگر را می‌شناسیم، بدون این‌که حتی یک‌ بار به چهره‌ی هم نگریسته باشیم. داشتم فکر می‌کردم که چه چیزهایی در مورد تو می‌دانم: تو از طعم شور خوشت می‌آید. بتهوون را دوست داری. پسر اهل رقصیدنی هستی؛ می‌بینم که چقدر بی‌قرار می‌شوی وقتی صدای موسیقی به گوش می‌رسد. چطور بی‌وقفه حرکت می‌کنی، در آن مَاوای آرام و تاریک و امن، بی‌آنکه بدانی این بیرون چه خبر است. سهم تو از دنیا، تنها صداست و صدا. صدا و صدا و صدا و ای کاش بتوانم تو را، تا جایی که هنوز وارد این جهان نشده‌ای، سرشار از نواهای زیبا کنم تا شاید جایی، در پس ذهنت، آرامش را در امواج لطیف موسیقی بیابی.
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین