مشاوره مشاوره ارتقاع قلم

[rogaye24]

خلاصه: دختری بی زبان و ساکت که هدفی در زندگی‌اش دارد آیا به آن هدف می‌رسد دختری با ویژگی‌های خاص که زندگی را معنی می‌کند تنها زندگی می‌کند پدر و مادرش را از دست داده است. دختر داستان ما هدفی مهم دارد که برای رسیدنش باید خم و راستی‌ها را بگذراند.

مقدمه: عشق واژه‌ی عجیبی است دلم برایش تنگ شده است یعنی کجا رفته است این روز‌ها بی خبر از او هستم. اشکانم جاری است رویای ما زندگی با نگرشی زیبا است در عشق تنها می‌تازم کجا رفته‌ایی که ضربان قلبم می‌تپد.

 

[سادات.۸۲سادات.۸۲ عضو تأیید شده است.]

خلاصه: دختری بی زبان و ساکت که هدفی در زندگی‌اش دارد آیا به آن هدف می‌رسد دختری با ویژگی‌های خاص که زندگی را معنی می‌کند تنها زندگی می‌کند پدر و مادرش را از دست داده است. دختر داستان ما هدفی مهم دارد که برای رسیدنش باید خم و راستی‌ها را بگذراند.

مقدمه: عشق واژه‌ی عجیبی است دلم برایش تنگ شده است یعنی کجا رفته است این روز‌ها بی خبر از او هستم. اشکانم جاری است رویای ما زندگی با نگرشی زیبا است در عشق تنها می‌تازم کجا رفته‌ایی که ضربان قلبم می‌تپد.

@آشوب

 

[آشوب دلهاآشوب دلها عضو تأیید شده است.]

خلاصه: دختری بی زبان و ساکت که هدفی در زندگی‌اش دارد آیا به آن هدف می‌رسد دختری با ویژگی‌های خاص که زندگی را معنی می‌کند تنها زندگی می‌کند پدر و مادرش را از دست داده است. دختر داستان ما هدفی مهم دارد که برای رسیدنش باید خم و راستی‌ها را بگذراند.

مقدمه: عشق واژه‌ی عجیبی است دلم برایش تنگ شده است یعنی کجا رفته است این روز‌ها بی خبر از او هستم. اشکانم جاری است رویای ما زندگی با نگرشی زیبا است در عشق تنها می‌تازم کجا رفته‌ایی که ضربان قلبم می‌تپد.

با سلام خدمت نویسنده ی محترم. امیدوارم بابت تاخیر پیش اومده نهایت شرمندگی بنده رو بپذیرید.
بسیار خب، خلاصه برخلاف تصورم تصحیح نشد. یعنی نیاز به اصلاح اساسی و زیربنایی داره؛ چون از پایه ضعیفه و ربطی به کلمات نداره.
اما اصلا نگران نباشید چون هیچ کس از همان ابتدا نویسنده متولد نشده و همه ی ماها یک روز ناشی و بی تجربه بودیم. هرچند هنوز هم ایراداتمون زیاده اما با مطالعه ی زیاد و اموزش روش اصولی میشه تا حدودی نواقص رو جبرانش کرد.
حالا برسیم به خلاصه ی مذکور. بنظر اینجوری نوشته بشه بهتره:

انسان به دنبال اهدافش، مسیر زندگانی را سیر می کند و هرگز غایت این خط پیش-پیش معلوم نمی گردد. آنچنان پیچ و تابی در این مسیر گنجانده می شود که از پس گذر آن هرکسی برنمی آید. در این میان، دختریست از جنس سکوت و آیات تنهایی که لا به لای شبهه های سرنوشت، قصد رسیدن دارد؛ رسیدن به اهداف خویش!
پس آیا نهایتا این جاده ی پر از فراز و نشیب به او این اجازه را خواهد داد که سرانجامی را رقم زند؟!

بابت مقدمه باید عرض کنم که همانطور که درون خلاصه ابدا ما رعایت علائم نگارشی رو شهود نکردیم و جمله بندی و نگاشتن کلمات هم تقریبا اشتباه بود، اینجا هم این مشکل وجود داره. دوست عزیز! به رعایت علائم و چینش جملات دقت کنید.
خلاصه و مقدمه ی مدنظر شما دارای صلاحیت تایید نیست و طبق روال صحیح باید نگاشته شود.
اگه مقدمه همونی که بالا نوشتید بخواد پابرجا بمونه، بهتره اینجوری نوشته بشه:

عشق واژه‌ی عجیبی است که دلتنگشم. یعنی کجا می تواند رفته باشد؟! این روز‌ها، از او غافلم. اشکانم بر صفحات رویاهایمان جاری شده و ای کاش بدانی که زندگی با نگرش عشق زیبا است. من در این وهله تنها می تازم. کجا رفته‌ایی که قلب مضروبم دیگر توان ادامه ندارد؟!

 

[آشوب دلهاآشوب دلها عضو تأیید شده است.]

دوست من! شما می تونین در کارگاه های آموزشی انجمن شرکت کنید تا برخی نواقصات نوشتاری تون برطرف بشه.
بعد از اصلاح مقدمه و خلاصه، مجددا در خدمت هستم.

 

[rogaye24]

چکار کنم خلاصه و مقدمه جذابتر شه

 

[آشوب دلهاآشوب دلها عضو تأیید شده است.]

چکار کنم خلاصه و مقدمه جذابتر شه

بالا توضیح دادم عزیزم

 

[rogaye24]

با سلام خدمت نویسنده ی محترم. امیدوارم بابت تاخیر پیش اومده نهایت شرمندگی بنده رو بپذیرید.
بسیار خب، خلاصه برخلاف تصورم تصحیح نشد. یعنی نیاز به اصلاح اساسی و زیربنایی داره؛ چون از پایه ضعیفه و ربطی به کلمات نداره.
اما اصلا نگران نباشید چون هیچ کس از همان ابتدا نویسنده متولد نشده و همه ی ماها یک روز ناشی و بی تجربه بودیم. هرچند هنوز هم ایراداتمون زیاده اما با مطالعه ی زیاد و اموزش روش اصولی میشه تا حدودی نواقص رو جبرانش کرد.
حالا برسیم به خلاصه ی مذکور. بنظر اینجوری نوشته بشه بهتره:

انسان به دنبال اهدافش، مسیر زندگانی را سیر می کند و هرگز غایت این خط پیش-پیش معلوم نمی گردد. آنچنان پیچ و تابی در این مسیر گنجانده می شود که از پس گذر آن هرکسی برنمی آید. در این میان، دختریست از جنس سکوت و آیات تنهایی که لا به لای شبهه های سرنوشت، قصد رسیدن دارد؛ رسیدن به اهداف خویش!
پس آیا نهایتا این جاده ی پر از فراز و نشیب به او این اجازه را خواهد داد که سرانجامی را رقم زند؟!

بابت مقدمه باید عرض کنم که همانطور که درون خلاصه ابدا ما رعایت علائم نگارشی رو شهود نکردیم و جمله بندی و نگاشتن کلمات هم تقریبا اشتباه بود، اینجا هم این مشکل وجود داره. دوست عزیز! به رعایت علائم و چینش جملات دقت کنید.
خلاصه و مقدمه ی مدنظر شما دارای صلاحیت تایید نیست و طبق روال صحیح باید نگاشته شود.
اگه مقدمه همونی که بالا نوشتید بخواد پابرجا بمونه، بهتره اینجوری نوشته بشه:

این خلاصه و مقدمه رو بنویسم یا خلاصه و مقدمه دیگه‌ایی بنویسم؟

 

[آشوب دلهاآشوب دلها عضو تأیید شده است.]

این خلاصه و مقدمه رو بنویسم یا خلاصه و مقدمه دیگه‌ایی بنویسم؟

عزیزم. این نمونه ای از ارتقای خلاصه ی شما به صورت بسیار ساده بود.
من این رو بیانش کردم تا متوجه بشی که چجوری میشه بسطش داد و در عین حال نوشت.
بهتره چند نمونه تلاش کنی با توجه به توصیفات من بنویسی و اینجا برام ارسالش کنی تا باهمدیگه بسنجیمش.

 

[rogaye24]

خلاصه رمان: نمونه‌ایی از دختر جسورو ساکت که زندگیش را حول محور عادت دیرینه‌اش می‌گذراند این دختر بی زبان است و برای رسیدن به هدفش تلاش می‌کند هدفش انتقام از خون برادرش است اما عشقی زیبا قلبش را نشانه میگیرد.
مقدمه: دلتنگ حوادث بعد از آشناییمان هستم دلم جوش و خروش می‌کند برای دیدن تو زندگی‌ام چه زیبا می‌گذرانم خط به خط رگ‌هایم از عشق تو می‌تپد. خسته از پیکار با منطق و احساسم آری گناه من داشتنت هست.

 

[آشوب دلهاآشوب دلها عضو تأیید شده است.]

خلاصه رمان: نمونه‌ایی از دختر جسورو ساکت که زندگیش را حول محور عادت دیرینه‌اش می‌گذراند این دختر بی زبان است و برای رسیدن به هدفش تلاش می‌کند هدفش انتقام از خون برادرش است اما عشقی زیبا قلبش را نشانه میگیرد.
مقدمه: دلتنگ حوادث بعد از آشناییمان هستم دلم جوش و خروش می‌کند برای دیدن تو زندگی‌ام چه زیبا می‌گذرانم خط به خط رگ‌هایم از عشق تو می‌تپد. خسته از پیکار با منطق و احساسم آری گناه من داشتنت هست.

خلاصه رمان: نمونه‌ایی از دختر جسورو ساکت که زندگیش را حول محور عادت دیرینه‌اش می‌گذراند. این دختر بی زبان است و برای رسیدن به هدفش تلاش می‌کند. هدفش انتقام از خون برادرش است اما عشقی زیبا قلبش را نشانه میگیرد.

سلام عزیزم وقت بخیر. در این قسمت خلاصه که با رنگ قرمز مشخص کردم ایراد هست. هدف از نوشتن خلاصه بیان محتوای داستان نیست. بلکه بیان هاله ای از داستان به صورت ابهام امیزه.
تو توی این نوشتت مشخص کردی قراره کلا چه اتفاقی بیفته. پس خواننده ترغیب نمیشه ادامشو بخونه. در نتیجه خلاصتو مجددا درستش کنی بهتره.

مقدمه اصلاح شده: دلتنگ حوادث بعد از آشناییمان هستم. دلم جوش و خروش می‌کند برای دیدن تو. زندگی‌ام را چه زیبا می‌گذرانم. خط به خط رگ‌هایم از عشق تو می‌تپد. خسته از پیکار با منطق و احساسم، آری گناه من داشتنت هست.

به علائم نگارشی دقت شود.