مقـاله فوری! یکی از مدیران انجمن گم شد!!! | ژورنالیست خانومِ اِل

دامبلرد

مدیر آزمایشی تالار کافوارتز + طراح آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
ژورنالیست
نویسنده نوقلـم
مقام‌دار آزمایشی
جـادوگران‌سـیاه
نوشته‌ها
نوشته‌ها
332
پسندها
پسندها
3,047
امتیازها
امتیازها
183
موضوع مقاله: یکی از مدیران انجمن گم شد!

بیست دقیقه و هجده ثانیه تا مرگ روزنامه‌ها
فاجعه‌ای ژورنالیستی در کافه‌نویسندگان

هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد. نه ما، نه شما، نه حتی ویراستاری که با «ن» و «نه» همیشه مشکل داشت. اما فاجعه‌ای رخ داد. فاجعه‌ای که از ظاهر ساده‌اش « مدیر بخش ژورنال‌نویسی @آسِمان؛آسِمان؛ عضو تأیید شده است. که از قضا ناظر هم بود، فقط بیست دقیقه و هجده ثانیه ناپدید شد » به چنان عمقی رسید که هنوز هم تالارها نیم‌فاصله‌ی بی‌قراری را در لابه‌لای تیترها حس می‌کنند.
در این مدت کوتاه، ژورنال‌نویسی از آن هنر ظریفِ رقص واژگان، تبدیل شد به جنگی ویرانگر از غلط‌گیری‌های بی‌صاحب، مقاله‌های بی‌مقدمه، و نقدهایی که با "خب حالا چی بگم دیگه؟" تمام می‌شدند.

 
۱. روزنامه‌ها: یاوه‌نامه‌ها شدند.

در نبود مدیر، روزنامه‌ها از حالت فرهیخته‌ی خود خارج شدند. ستون طنز، جدی شد. ستون جدی، انشا شد. نویسنده‌ای به‌جای مقاله‌ی تحلیلی، خاطرات کودکستانش را نوشت. عنوان یکی از روزنامه‌ها چنین بود:
"چرا آب معدنی گران شد و ما هنوز نمی‌دانیم واژه‌ی مؤکد با چه «ی» نوشته می‌شود؟!"
بدون حضور ناظر، تیترها به‌جای جلب توجه، ایجاد حمله‌ی عصبی کردند. تیتر زیر در یک نیم‌روز منتشر شد:
"وقتی نویسنده می‌رود سوپرمارکت و درباره‌ی فروپاشی معنوی بشر مقاله می‌نویسد"
 
۲. مقاله‌ها: خودک*شی دستوری و خودویرایشی اجباری

مقالاتِ بخش مجله، به حال خود رها شدند. نویسندگانِ مقاله‌ها با خودکار قرمز، خود را ویراستند. یکی از آن‌ها زیر تیتر خودش نوشته بود:
«لطفاً اگر غلط دارم ناظر بیاد و ببخشه.»
یکی دیگر عملاً مقاله‌ی ۱۵۰۰ کلمه‌ای‌اش را با هشتگ‌ها تزئین کرد:
#نظارتنیست #بیاناظرشویم #ویرایشدلی #آسمانساراهرکههستیبازگرد
 
عقب
بالا پایین